شوراهای اسلامی شهر، بهویژه در کلانشهرهایی مانند تهران، فراتر از نهادهای محلی تصمیمگیری عمل میکنند. این شوراها میتوانند مسیر توسعه کشور را شکل دهند، به شرطی که با رویکرد تخصصی، پاسخگو و آیندهنگر عمل کنند. کلانشهرها با جمعیتهای چند میلیونی، مراکز اقتصادی و فرهنگی استراتژیک و زیرساختهای پیچیده، نیازمند تصمیمگیری مبتنی بر داده، مدیریت هوشمند فضایی و برنامهریزی بلندمدت هستند.
چالشهای کلانشهرها محدود به مسائل روزمره نیست. آلودگی هوا، تراکم جمعیت، بحران مسکن، سکونتگاههای غیررسمی، کمبود منابع آب و انرژی و فرسودگی زیرساختها نشان میدهد که تصمیمات جزیرهای و کوتاهمدت راهگشا نیستند. بحران آب تهران در تابستان اخیر، نمونهای روشن از ضرورت مدیریت یکپارچه منابع طبیعی و شهری است.
شورا میتواند نهادی علمی و راهبردی باشد که برنامهریزی فضایی، مدیریت منابع، عدالت اجتماعی و توسعه پایدار را تلفیق کند، اما موفقیت آن مشروط به تخصص، شفافیت، مشارکت واقعی شهروندان و هماهنگی میانبخشی است. تجربه جهانی نشان میدهد کلانشهرها تنها زمانی پیشرفت میکنند که شوراها به نهادهایی متکی بر دادههای شهری و مشارکت مدنی واقعی تبدیل شوند.
تهران با بیش از هشت میلیون نفر در محدوده رسمی و بیش از پانزده میلیون نفر در پهنه شهری، نمونهای برجسته است. تصمیمات شورا در این شهر، از مدیریت کاربری اراضی و حملونقل همگانی گرفته تا ساماندهی سکونتگاههای غیررسمی و کاهش آلودگی، اثرات ملی دارد. توسعه حملونقل همگانی نه تنها ترافیک و آلودگی را کاهش میدهد، بلکه الگوی پایداری شهری و ملی را شکل میدهد.
این نهاد محلی باید مانند یک پارلمان راهبردی عمل کند؛ جایی که برنامهریزی مبتنی بر داده، عدالت فضایی، هماهنگی میانبخشی و مشارکت شهروندان هدفمند دنبال شود. ارتباط مستمر شورا با دانشگاهها، مراکز پژوهشی و سازمانهای مردمنهاد، کیفیت تصمیمات شهری و شفافیت حکمرانی را تضمین میکند.
شهروندان با مشارکت آگاهانه و انتخاب درست، نقش تعیینکنندهای در شکلدهی مدیریت شهری دارند. انتخابهای هوشمندانه میتواند مسیر کلانشهرها و حتی سرنوشت ملی را رقم بزند.
کلانشهرها امروز موتورهای توسعه ملی هستند و شورا، در صورت سازماندهی و انتخاب درست، میتواند ضامن حکمرانی علمی، عدالت اجتماعی و بهرهوری منابع باشد. آینده شهرها، آینده کشور است؛ حکمرانی هوشمند شهری کلید تحقق این مسیر است.