نرگس آبیار با اقتباس از رمان معروف «بامداد خمار»، روایتی نو از عشق و زنانگی در اوایل دوره پهلوی به تصویر کشیده است؛ داستانی از مبارزه محبوبه در برابر دیوارهای طبقاتی و خانوادگی که شکوه و شکنندگی زنان را نمایان می‌سازد.

روایتی از زنانگی در تقابل سنت و عصیان

به گزارش مرز اقتصاد به نقل از ایرنا، نرگس آبیار در سریال «بامداد خمار» تلاش می‌کند زنانگی را از زاویه‌ای متفاوت، میان سنت‌های کهن و شورش در برابر آن‌ها، به تصویر بکشد. این اثر، اقتباسی از رمان پرطرفدار فتانه حاج‌سیدجوادی است و داستان عشقی را به نمایش می‌گذارد که در تقابل با محدودیت‌های طبقاتی و خانوادگی، به ناکامی ختم می‌شود. شخصیت اصلی داستان، محبوبه، دختر جوانی از خانواده‌ای اشرافی است که به رغم مخالفت‌های خانوادگی، دل به رحیم نجار می‌بازد. اما در این میان، علاوه بر بیان عشق، آبیار با نگاه خلاقانه‌ خود هزار‌توی زنانگی را ترسیم می‌کند؛ از شکنندگی تا جسارت، از تحقیر تا پرواز شجاعانه.

درونیات شخصیت محبوبه و مواجهه با محدودیت‌ها

داستان «بامداد خمار» روایتگر عشقی است که در بطن جامعه‌ای چند لایه از تضادها و تنش‌های طبقاتی شکل گرفته است. محبوبه، با بازی درخشان ترلان پروانه، جلوه‌ای از زنانگی محجوب و در عین حال شورشی را نمایش می‌دهد. او میان زرق و برق دوران اشرافیت و نگاه‌های فشارآور جامعه رشد می‌کند و در این تضادها، به عشقی می‌رسد که او را از بند سنت‌های گذشته آزاد می‌سازد، هرچند که آزادی به معنای رهایی کامل نیست. رحیم نجار، با نقش‌آفرینی جذاب نوید پورفرج، مردی ساده و سخت‌کوش است که این عشق را با فراگیری تاثیرات خانوادگی و اجتماعی، تبدیل به مسیری دشوار می‌سازد.

کامیابی یک روایت زنانه از عشقی ناکام

جستجوی هویت زنانه در دل داستان

آبیار با تکیه بر عمق روانشناختی شخصیت‌ها، عشق محبوبه و رحیم را نه به عنوان یک شور ساده، بلکه به عنوان جست‌وجویی لایه‌دار برای شناخت هویت زنانه نمایش می‌دهد. در حالی که رمان اصلی، محبوبه را قربانی خودخواهی و شور جوانی معرفی می‌کند، آبیار با نگاه دقیق‌تری زوایای وجودی وی را ترسیم می‌کند. این عشق در مقابل تمام چارچوب‌های جنسیتی و طبقاتی ایستادگی می‌کند و با موسیقی سنتی و نورپردازی سایه‌دار، عمیق‌تر به چشم مخاطب می‌آید. شخصیت محبوبه نشان‌دهنده لطافت و در عین حال قدرت زنانگی است که در برابر فشارهای جامعه مردسالار به مقاومت می‌پردازد و زخم‌های آن را نه فقط تحمل، بلکه به نوعی به خود می‌پذیرد.

کامیابی یک روایت زنانه از عشقی ناکام

بازسازی تصویری تهران قدیم

یکی از مهم‌ترین نقاط قوت سریال «بامداد خمار»، دقت در نمایش جزئیات تاریخی است. آبیار با ثبت قاب‌هایی بی‌نظیر از تهران قدیم، تقابل حقیقت تاریخی با تمایلات مدرن را برجسته کرده است. خانه‌های بزرگ و اشرافی در تضاد با کوچه‌های ساده و خاکی، پوشش زنان قاجاری و آرایش‌های سنتی، همگی نشانگر فضاسازی دقیق در این اثر هستند. با اینکه چهره‌پردازی، واقعیت تاریخی زمان قاجار را با توجه به فرهنگ روز، تا حدی تغییر داده، این اقدام، جذابیت معاصر به سریال بخشیده و توانسته حس مشترک میان مخاطب امروزی و شخصیت‌ها ایجاد کند.

شخصیت‌پردازی دقیق و کاملاً چندوجهی

شخصیت‌های این سریال، از محبوبه تا سایر زنان حاضر در روایت، با لایه‌هایی متنوع طراحی شده‌اند. محبوبه، به عنوان شخصیتی اصلی، نه فقط عاشقی جوان، بلکه دختر محبوس در سنت‌های خانوادگی است که در تلاش برای آزادی داخلی خود است. رحیم نیز از کارگر ساده به مردی عمیق و پیچیده‌ای تبدیل می‌شود که ترکیبی از عشق، آرزو و محدودیت را درون خود دارد. آبیار با بهره‌گیری از احساسات عاطفی، همراه با سبکی زنانه و دقیق، داستانی خلق کرده که در عین وفاداری به ژرفای رمان، مخاطب را با شخصیت‌ها همذات‌پندار می‌سازد.

کامیابی یک روایت زنانه از عشقی ناکام

نتیجه‌گیری: پیوند میان سنت و حقیقت زنانه

«بامداد خمار»، نه فقط داستان عشقی جذاب، بلکه تصویری از تراژدی زنان ایرانی در تقابل با سنت‌های محکم و مردسالاری اجتماعی است. محبوبه، نمادی از زنان امروز است که بین وظایف خانوادگی و نیازهای درونی خویش، در تلاش برای یافتن مسیر زندگی است. نرگس آبیار، با حفظ احترام به جوهره زنانه، داستانی عمیق‌تر از کلیشه‌های معمول ارائه می‌دهد. در پایان، این سریال ما را نه به قضاوت مطلق، بلکه به نگاهی تازه و دقیق‌تر به جایگاه زنان در گذرگاه تاریخ دعوت می‌کند.

مریم قربانی نیا، منتقد و نویسنده سینما

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *