​گفتگو با دکتر احسان پوری پیرامون همگرایی رسانه‌ای، هوش مصنوعی و چالش‌های نوین زمامداری دیجیتال

به گزارش مرز اقتصاد، دکتر احسان پوری، استراتژیست و متخصص مدیریت رسانه، فارغ‌التحصیل دکتری مدیریت رسانه از دانشگاه علوم و تحقیقات و دانش‌آموخته دانشگاه تهران است.

 ایشان با پیشینه تحصیلی ترکیبی در حوزه‌های مهندسی کامپیوتر و علوم ارتباطات، نگاهی بین‌رشته‌ای به تحولات تکنولوژیک دارند.
دکتر پوری علاوه بر تدریس در دانشگاه تهران و مرکز آموزش صداوسیما، سال‌ها در سطوح راهبردی صنعت انرژی و پژوهش‌های مرتبط با اقتصاد رسانه و مخاطب‌شناسی نوین فعالیت داشته‌اند.

در سپهر نوین ارتباطات، مفهوم «فضاسازی رسانه‌ای» از یک تکنیک تبلیغاتی به یک استراتژی بنیادین در «حکمرانی و زمامداری» تغییر ماهیت داده است.
دیگر نمی‌توان رسانه را صرفاً ابزاری برای انتقال پیام دانست؛ بلکه‌ رسانه امروزه یک «اکوسیستم کسب‌وکار» است که بر پایه هوش مصنوعی و اقتصاد توجه بنا شده است.
دکتر احسان پوری در این گفتگوی تفصیلی، ضمن کالبدشکافی گذار رسانه‌های سنتی به عصر همگرایی (Media Convergence)، از چالش‌هایی سخن می‌گوید که حکمرانان در مواجهه با «مخاطبان مقتدر»، «مزارع کلیک» و «محتواهای فاقد عمق» با آن روبرو هستند.

​۱. جناب دکتر، به عنوان نخستین پرسش، بفرمایید که ورود تکنولوژی‌های نوین ارتباطی چگونه مدل‌های سنتی کسب‌وکار رسانه را به چالش کشید و مفهوم «همگرایی» چه نقشی در این میان ایفا کرد؟
​دکتر پوری: بیزینس‌مدل رسانه‌ها با ظهور تکنولوژی‌های نوین ارتباطی دچار تحولی ساختاری شد.
در ابتدا، رسانه‌های سنتی نظیر رادیو، تلویزیون و مطبوعات مکتوب در برابر این تغییرات مقاومت می‌کردند؛ اما سرعت نفوذ فناوری و تغییر ذائقه کاربران، آن‌ها را ناچار به پذیرش کرد. ما امروز با تئوری «همگرایی رسانه‌ای» (Media Convergence) روبرو هستیم؛ یعنی ادغام ساختار قدیم با ابزارهای دیجیتال برای حفظ اثرگذاری. در نظام حکمرانی جدید، اگر رسانه‌ای نتواند این ادغام را انجام دهد، عملاً از چرخه رقابت و تأثیرگذاری حذف خواهد شد.
​۲. شما چهار ویژگی بنیادین را برای این تحول تکنولوژیک برمی‌شمرید. این مولفه‌ها چگونه به فضاسازی رسانه‌ای در خدمت زمامداری کمک می‌کنند؟
​دکتر پوری: فناوری چهار مزیت استراتژیک را وارد حوزه رسانه کرد که پایه مدل کسب‌وکار جدید است:
​سرعت (Speed): که فاصله زمانی وقوع رخداد تا اطلاع‌رسانی را حذف کرد.
​رفع محدودیت مکان و زمان (Ubiquity): که در گذشته یک بن‌بست برای رسانه بود، اما اکنون محتوا در لحظه و در هر جغرافیا در دسترس است.
​استمرار (Continuity): که به واسطه پلتفرم‌های ذخیره‌سازی، پیام را ماندگار کرد.
​قابلیت سنجش و اعتبار (Reliability): این مهم‌ترین بخش برای مدیران و حکمرانان است؛ چرا که می‌توانند بر اساس داده‌های دقیق، میزان نفوذ پیام خود را ارزیابی کنند.
​۳. با تغییر جریان اطلاعات از حالت عمودی به افقی، جایگاه «مخاطب» در مدل کسب‌وکار شما چگونه تعریف می‌شود؟
​دکتر پوری: ما از عصر «مصرف‌کننده صرف» به عصر «مصرف‌کننده-تولیدکننده» (Prosumer) منتقل شده‌ایم. امروز مخاطب یک کنشگر مقتدر است که گاه در سرعت اطلاع‌رسانی از رسانه‌های جریان اصلی (Mainstream) پیشی می‌گیرد. به همین دلیل، مدل کسب‌وکار رسانه‌های موفق از «اطلاع‌رسانیِ محض» به سمت مدل Information + Service حرکت کرده است. حکمرانی رسانه‌ای امروز یعنی ارائه «اطلاعات به علاوه خدمات مبتنی بر وب». شما باید نیازی از مخاطب را برطرف کنید تا او در اکوسیستم شما باقی بماند.
​۴. در بخشی از صحبت‌هایتان به «اقتصاد توجه» و پدیده «مزارع کلیک» اشاره کردید. این مفاهیم چگونه مرزهای واقعیت و فریب را در حکمرانی رسانه‌ای جابه‌جا می‌کنند؟
​دکتر پوری: در مدل «اقتصاد توجه»، هدف اصلی جذب کلیک و زمانِ مخاطب است، چون درآمد به آن وابسته است. اما در این فضا، تکنولوژی به کمک «فرستنده» آمده تا مخاطبِ جعلی تولید کند. پدیده «مزارع مخاطب» (Click Farms) که در کشورهایی مثل چین رواج یافته، اکانتهای غیرواقعی هستند که کارشان صرفاً لایک، دیس‌لایک و بالا بردن مصنوعی آمارهاست تا الگوریتم‌های جستجو را فریب دهند. این یک هشدار برای حکمرانی است؛ جایی که بیزینس‌مدل رسانه ممکن است به جای تاثیر واقعی بر افکار عمومی، درگیر «اعداد فیک» شود تا صرفاً منابع درآمدی جذب کند.
​۵. با ورود هوش مصنوعی (AI)، آینده این تقابل میان رسانه، مخاطب و حاکمیت را چگونه پیش‌بینی می‌کنید؟
​دکتر پوری: آینده کاملاً مبتنی بر هوش مصنوعی تعریف می‌شود. همان‌طور که تیم برنرز لی (موسس وب) اشاره می‌کند، تکنولوژی بر اساس نیاز و خواسته مخاطب پیش می‌رود. رسانه‌ها نمی‌توانند خارج از این فضا حرکت کنند. هوش مصنوعی هم در تولید محتوا و هم در تولید مخاطب (حتی مخاطب فیک) نقش کلیدی ایفا خواهد کرد. چالش بزرگ زمامداری در این است که چگونه در این فضای اشباع شده از محتوای AI، اصالت و تاثیرگذاری خود را حفظ کند.
​۶. سوال آخر؛ آیا این جذابیت‌های بصری و مالتی‌مدیا توانسته‌اند عمقِ تاثیرگذاری بر افکار عمومی را هم افزایش دهند؟
​دکتر پوری: پارادوکس بزرگ همین‌جاست،ما در کیفیت فنی، گرافیک و جذابیت بصری پیشرفت خیره‌کننده‌ای داشته‌ایم و می‌توانیم از طریق حواس مختلف بر مخاطب اثر بگذاریم؛ اما مطالعات نشان می‌دهد که «عمق» و «ماندگاری» این تأثیرات کاهش یافته است. محتواها به دلیل سرعت بالای مصرف و عدم رویکرد تحلیلی، دیگر آن پایداریِ محتواهای فاخر گذشته را ندارند. در مدل کسب‌وکار جدید، ما با انبوهی از محتواهای جذاب اما سطحی روبرو هستیم که این خود یک چالش جدی برای «تربیت افکار عمومی» در نظام‌های حکمرانی است.
​برش راهبردی گفتگو:
​«مدل موفق در فضای مجازی، ترکیبِ “اطلاعات” و “سرویس” است.
حکمرانی رسانه‌ای که صرفاً به دنبال اطلاع‌رسانی باشد و خدماتی به مخاطب مقتدرِ امروز ارائه ندهد، در اقتصادِ توجه شکست خواهد خورد.»

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *