رهبری میفرمایند: محبت و علقهای که [نسبت به زهرای مرضیه(س)] وجود دارد، وظیفهای را بر دوش ما میگذارد. وظیفه این است که ما باید به روش آن بزرگوار عمل کنیم: خودسازی و جهانسازی.
به گزارش خبرنگار حوزه اندیشه خبرگزاری فارس، در معتقدات ما شیعیان، جایگاه حضرت فاطمه زهرا (س) نه فقط به علت رابطه نسبی با نبی اسلام و ائمه، بلکه به ذات، خود از ارج و مقام بالایی برخوردار است. در ادامه سخنان حکیم انقلاب، آیتالله خامنهای را درباره مقام شامخ حضرت زهرا (س) میخوانید. محبت به حضرت زهرا دو وظیفه را به وجود میآورد محبت و علقهای که [نسبت به زهرای مرضیه(س)] وجود دارد، وظیفهای را بر دوش ما میگذارد. وظیفه این است که ما باید به روش آن بزرگوار عمل کنیم، هم در عمل شخصی و هم در عمل اجتماعی و عمومی. راه، همین راهی است که امروز به فضل الهی، انقلاب جلو پای مردم ما گذاشته است. این، همان راه حضرت فاطمه زهرا سلاماللهعلیها است: خودسازی و جهانسازی. سختی در امر عبادت خودسازی به معنای پرداختن به عمران و آبادی جانی که جسم ما محترم به اوست. فاطمه زهرا سلاماللهعلیها «کانت تقوم فی محراب عبادتها حتی تورمت قدماها.» این دختر جوان، این بانویی که به هنگام شهادت هجده سال داشت، آن قدر عبادت میکرد و به نماز میایستاد که ساقهای پاهای مبارکش ورم میکرد! این خانم، با این منزلت، با این مقام، کار منزل را هم خودش میکرد. پذیرایی از شوهر و فرزندان هم برعهده خود او بود. روایاتی که دربارهی «دستاس» فاطمه زهرا سلاماللهعلیها است، فراوان و متعدد است. این بزرگوار، یک زن خانهدار بود. شوهردار بود. یک مادر تربیتکننده فرزندان بود. این مخدره بزرگوار، در میدانهای سختی که داشتند، مایه دلگرمی شوهر و پدرش بود.(۱۳۷۱/۰۹/۲۴) همه اهلبیت در مشغول مدح و ستایش حضرت زهرا بودند وقتی انسان به روایاتی که مربوط به فاطمه زهرا (سلام الله علیها) است و از ائمّه (علیهم السّلام) صادر شده است مراجعه میکند، میبیند آنچنان زبان معصومین (علیهم السّلام) نسبت به این بزرگوار، زبان ستایش و خضوع و خشوع است که برای کسی که مقام والای فاطمه زهرا (علیها سلام) را ندانسته باشد، ممکن است مایه تعجّب بشود. از خود پیغمبر اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) که پدر و مربّی این مخدّره بزرگوار بود، تا امیرالمؤمنین که همسر او بود و تا فرزندان او و ائمّه (علیهم السّلام)، هر کدام راجع به زهرای اطهر جملهای سخن گفتهاند، آن را با زبان تعظیم و ستایش بیان کردهاند. و این نشاندهنده آن مقام والا و توصیفناشدنی است. حقیقتاً برای ذهن قاصر ما، آن علوّ درجه معنوی و ملکوتیِ امّ الائمّة النّجباء (علیها سلام الله) قابل درک نیست و ما به قدر فهم خودمان ممکن است یک رشحهای از رشحات را درک کنیم.(۱۳۶۸/۱۰/۲۸) ما قادر نیستیم مقامات معنوى فاطمه اطهر (علیها سلام الله) را بفهمیم یک نکته در زندگى زهراى اطهر (سلام الله علیها) هست که به آن نکته باید توجّه کرد. البتّه ما در تعریف مقامات معنوى آن بزرگوار وارد نمیشویم؛ ما قادر نیستیم مقامات معنوى فاطمه اطهر (علیها سلام الله) را بفهمیم، درک کنیم. حقیقتاً فقط خداوند است که بندگانِ در اوج قلّه معنویّت انسانى و تکامل بشرىِ خود را میشناسد و مقام آنها را میبیند؛ و کسانى که همطراز آنها باشند؛ لذا فاطمه زهرا را امیرالمؤمنین خوب میشناخت و پدر بزرگوارش خوب میشناخت و اولاد معصومینش خوب میشناختند. مردم آن زمان و مردم زمانهاى بعد و ما در این روزگار، نمیتوانیم آن درخشندگى و تلألؤ معنویّت را در آن بزرگوار تشخیص بدهیم؛ نور درخشان معنوى به چشم همه کس نمیآید و چشمهاى نزدیکبین و ضعیف ما قادر نیست که آن جلوه درخشان انسانیّت را در وجود این بزرگواران ببیند. لذا در صحنه تعریف معنوى فاطمه زهرا (علیها سلام) وارد نمیشویم. لکن یک نکته در زندگى معمولى این بزرگوار مهم است، و آن جمع بین زندگى یک زن مسلمان [است] در رفتارش با شوهر، در رفتارش با فرزندان، در انجام وظایفش در داخل خانه از یک طرف؛ و بین وظایف یک انسان مجاهدِ غیورِ خستگیناپذیر در برخوردش با حوادث سیاسى مهمّ بعد از رحلت رسول اکرم (صلّى الله علیه و آله و سلّم) که به مسجد میآید، سخنرانى میکند، موضعگیرى میکند، دفاع میکند، حرف میزند، یک جهادگرِ بهتماممعنا، خستگیناپذیر، محنتپذیر، سختیتحمّلکن از جهت دیگر؛ و از جهت سوّم یک عبادتگر، یک بهپادارنده نماز در شبهاى تار و قیام لله و خضوع و خشوع براى پروردگار که در محراب عبادت این زن جوان مانند اولیاى کهن الهى راز و نیاز میکند با خدا و عبادت میکند. این سه بُعد را با هم جمع کردن، آن نقطه درخشان زندگى فاطمه زهرا (علیها السّلام) است.(۱۳۶۸/۰۹/۲۲) پایان پیام/