رهبری میفرمایند: یاد امام باقر(علیه السلام)، یعنی یاد سر بر آوردن حیات دوباره جریان اصیل اسلامی در مقابله با تحریفها و مسخهایی که انجام گرفته بود.
به گزارش خبرنگار حوزه اندیشه خبرگزاری فارس، سیره و تاریخ زندگانی امام محمد باقر همچنان برای شیعیان در حالههایی از ابهام قرار دارد و آنطور که در شأن است، شیعیان از احوالات این امام خبردار نیستند. در ادامه سخنان حکیمِ انقلاب اسلامی، حضرت آیتالله خامنهای را درباره بخشی از تحولات سیاسی زمان امام محمدباقر مطالعه میکنید. امید تشکیل حکومت عدل مهدوی در عصر امام باقر علیهالسلام یاد امام باقر (علیه السلام)، یعنی یاد سر برآوردن حیات دوبارهی جریان اصیل اسلامی در مقابله با تحریفها و مسخهائی که انجام گرفته بود. روایتی است که در بحار هست که نقل میکند منزل حضرت ابیجعفر، پُر از جمعیّت بود، پیرمردی آمد و تکیه داده بود به یک عصایی یا مانند آن، آمد و سلام کرد خدمت حضرت و اظهار علاقه کرد و اظهار محبّت کرد و بعد نشست پهلوی حضرت و گفت «فَوَ اللهِ اِنّی لَأُحِبُّکُم وَ اُحِبُّ مَن یُحِبُّکُم وَ وَ اللهِ مَا اُحِبُّکُم وَ اُحِبُّ مَن یُحِبُّکُم لِطَمَعٍ فی دُنیا وَ اِنّی لَاُبغِضُ عَدُوَّکُم وَ اَبرَأُ مِنهُ وَ وَ اللهِ ما اُبغِضُهُ وَ اَبرَأُ مِنهُ لِوَترٍ کانَ بَینی وَ بَینَهُ وَ اللهِ اِنّی لَاُحِلُّ حَلالَکُم وَ اُحَرِّمُ حَرامَکُم وَ اَنتَظِرُ اَمرَکُم فَهَل تَرجُو لی جَعَلَنِیَ اللهُ فِداک»، یعنی آیا امید داری که من ببینم آن روزگار شما را؟ چون منتظر امر شما هستم یعنی منتظر فرارسیدن دوران حکومت شما. امر -هذا الامر، امرکم- یعنی حکومت، در تعبیرات آن دوره، چه تعبیرات بین ائمّه و اصحاب ائمّه، چه مخالفینشان و دشمنانشان -مثلاً هارون اشاره میکند «و الله لو تنازعت معی فی هذا الامر…»- یعنی خلافت، یعنی امامت،، «اَمرَکُم» یعنی خلافتتان، بلاشک این تعبیر به این معنا است. سرّی که توسط امام باقر علیهالسلام عیان شد میآید سؤال میکند که آیا امید دارید که من به آن روز برسم و آن روز را ببینم، فَقالَ اَبُو جَعفَرٍ علیه السّلام اِلَیَّ اِلَیَّ حَتّیٰ اَقعَدَهُ اِلیٰ جَنبِه»، او را نزدیک آوردند و نشاندند پهلوی خودشان، ثُمَّ قَالَ اَیُّهَا الشَّیخُ اِنَّ اَبی عَلیَّ بنَ الحُسَینِ علیه السّلام اَتاه رَجُلٌ فَسَاَلَهُ عَن مِثلِ الَّذی سَاَلتَنی عَنه، حضرت از قول امام سجّاد نقل میکنند و خب این را ما در روایات امام سجّاد پیدا نمیکنیم، یقیناً میشود فهمید که اگر امام سجّاد در یک جمع بزرگی این قضیّه را فرموده بودند، به گوش دیگران و ماها هم میرسید، امّا آن چیزی را که امام سجّاد به گمان زیاد سِرّاً فرمودند، اینجا امام باقر علناً میگویند. بعد، از قول پدرشان نقل میکنند که فرمود «اِن تَمُت تَرِد عَلیٰ رَسُولِ اللهِ وَ عَلیٰ عَلیٍّ وَ الحَسَنِ وَ الحُسَینِ وَ عَلیٰ عَلیِّ بنِ الحُسَینِ وَ یَثلَجُ قَلبُکَ وَ یَبرُدُ فُؤادُکَ وَ تَقَرُّ عَینُکَ وَ تُستَقبَلُ بِالرَّوحِ وَ الرَّیحانِ مَعَ الکِرامِ الکاتِبین … وَ اِن تَعِش تَریٰ ما یُقِرُّ اللهُ بِهِ عَینَکَ وَ تَکونُ مَعَنا فِی السَّنامِ الاَعلیٰ» یعنی مأیوسش نمیکنند، میگویند اگر بمیری -چون پیر بوده- که خب با پیغمبر هستی و مانند اینها، اگر هم بمانی، با خود ما خواهی بود، یعنی یک چنین تعبیراتی در کلام امام باقر [هست]. (۱۳۶۵/۰۴/۲۸) پایان پیام/