از آغاز جنگ در یمن تا تحرکات و اقدامات علیه حکومت سوریه، تلاش در مسیر ایجاد تفرقه بین گروه‌های شیعی در عراق، فروپاشی اقتصاد لبنان همه و همه نشان از این حقیقت داشت که عربستان به خط دفاعی آمریکا در مقابل محور مقاومت تبدیل شده است.
فارس پلاس؛ دیگر رسانه‌ها- صبح نو نوشت: پیش از بحث درخصوص دلایل توافق عربستان و ایران که با وساطت چین حاصل شد، باید ازسرگیری روابط دو کشور قدرتمند منطقه را تبریک گفت، اتفاقی که در نهایت به سود مردم خاورمیانه خواهد بود و نزدیک‌ترشدن کشورهای اسلامی به یکدیگر در درجه اول موجب ایجاد امنیت و ثبات بیشتر و خروجی از ماجراجویی‌ها، رقابت‌های جهانی و بین‌المللی در این منطقه می‌شود. وزیر خارجه عربستان پس از توافق با ایران اظهار امیدواری کرد که ازسرگیری روابط دو کشور موجب شود همه کشورهای منطقه در یک مسیر و بر مبنای منافع مشترک حرکت کنند. عربستان از سال ۲۰۱۵ نقش محوری در تقابل با گسترش نفوذ هلال شیعی در منطقه را برعهده گرفت و مجری سیاست‌های آمریکا در خاورمیانه به‌شمار می‌رفت. از آغاز بحران و جنگ در یمن تا تحرکات و اقدامات علیه حکومت سوریه، تلاش در مسیر ایجاد تفرقه بین گروه‌های شیعی در عراق، فروپاشی اقتصاد لبنان همه و همه نشان از این حقیقت داشت که عربستان به خط دفاعی آمریکا در مقابل محور مقاومت تبدیل شده است. با این وجود ریاض رفته‌رفته این حقیقت را پذیرفت که مقابل نیروی قدرتمندی ایستاده، جریانی که با ایستادگی و قدرت مسیر خودش را دنبال می‌کند، برخلاف تصویری که در برخی رسانه‌ها از محور مقاومت نشان داده شد اما حقیقت چیز دیگری بود. سعودی‌ها همچنین از سوی دیگر شاهد بودند که دشمنی با همسایگان و کشورهای مجاور آنها را در میانه حلقه‌ای از آتش قرار داده و ایستادگی محور مقاومت نیز پایانی ندارد. حکومت سوریه استوار در جای خودش ایستاد و به مردم‌‌اش نزدیک‌تر شد، مردم یمن بیش از گذشته به انصارالله نزدیک شدند، پروژه جنگ‌افروزی بین گروه‌های شیعی در عراق هم نتیجه‌ای نداشت و معادلات قدرت در لبنان هم آن‌چنان که موردنظرعربستان بود پیش نرفت. در سوی دیگر آنچه روشن به نظر می‌رسد، تضعیف جایگاه محور آمریکایی غربی در منطقه است که با ظهور قدرت‌های تازه‌ای مانند چین و روسیه جایگاه خودشان را در معادلات جهانی از دست داده‌اند. همه این تغییرات موجب بازنگری و تجدیدنظر سعودی در تعاملات بین‌المللی‌اش شده است. عربستانی که غربی‌ها از بدو پیدایش، آن را کارمند منطقه‌ای خودشان می‌دانستند و مایل نبودند کشوری را که روی دریای طلای سیاه قرار گرفته از دست بدهند. رهبران سعودی به‌خوبی دانسته‌اند که در این معادلات، گوشت قربانی ائتلاف غربی در منطقه هستند که بالاخره در روز موعود سلاخی خواهد شد. در کنار همه این حقایق، عربستان می بیند که هم‌پیمانانش راه خودشان را رفته‌اند و تنها به منافع خود می‌اندیشند. امارات در راه خودش گام بر می‌دارد و به منافع خود در ارتباط با ایران یا حتی حکومت اسد می‌اندیشد. مصر به‌دنبال برقراری ارتباط با همه کشورهاست و به-جز مصالح و منافع خودش هیچ اولویت دیگری ندارد. ترکیه که عربستان به‌عنوان هم پیمانی ثابت‌قدم روی آنها حساب می‌کرد هم حالا دیگر مسیرش را جدا کرده و بعد از زلزله ویران‌گر درگیر مشکلات داخلی است. همه این معادلات موجب شد عربستان تصمیم متفاوتی اتخاذ کند، چرا که می‌بیند در معادلات جهانی و منطقه‌ای تنها مانده و باید به‌دنبال تأمین منافع و مصالح خودش باشد. بسیاری از نشانه‌ها حاکی از این است که توافق ایران و عربستان در واقع با نقش‌آفرینی روسیه تحقق یافته، سعودی از گذشته درس گرفته و رویکرد سیاسی متفاوتی را در پیش می‌گیرد. رفت‌وآمد هیئت‌های دو کشور عربستان و روسیه در ماه‌های اخیر به‌خوبی نشان می‌دهد که مسکو هم در این معادله نقش‌آفرین است اما امضای توافقنامه در خاک روسیه با توجه به شرایط جنگ اوکراین می‌توانست خودکشی باشد. آنچه مسلم است عواملی فراتر و بیرون از منطقه در این توافق تأثیرگذار بوده‌اند و این توافق نیز تأثیرات گسترده‌ای در معادلات جهانی خواهد داشت. عربستان تصمیم عاقلانه‌ای گرفته برای حفاظت از خودش و آرام کردن فضای ملتهب منطقه به سود همه کشورهای عربی و اسلامی است. پایان پیام/غ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *