به گزارش مرز اقتصاد و به نقل از خبر آنلاین
غزال زیاری: ناسا در سال ۱۹۹۸ و در جریان اولین ماموریت شاتل فضایی به ایستگاه فضایی بینالمللی، تصویری از یک شی سیاه مرموز که در حال گردش به دور زمین بود ثبت کرد.
آژانس فضایی آمریکا در آن زمان، از آن تحت عنوان آیتم STS۰۸۸-۷۲۴-۶۶ یاد کرد و آن را در دستهبندی زبالههای فضایی شناور در مدار پائین زمین در فاصله حدود ۲ هزار کیلومتری سطح زمین قرار داد. جری راس، فضانوردی که در آن ماموریت شرکت داشت، گفته که این شی، مثل یک پتوی حرارتی سرگردان بود و در حالی که تیمش سعی میکرد تا در ایستگاه فضایی بینالمللی، یک ماژول آمریکایی را به یک ماژول روسی متصل کند، پاره شد.
این شی معلق در فضا ۱۳ هزار سال سن دارد و تحت عنوان “شوالیه سیاه” شناخته میشود. حالا این شی عجیب و غریب متعلق به بیگانگان باستانی است و یا یک تکه بی ضرر از زبالههای فضایی است؟
داستانها درباره شوالیه سیاه
حقایق موجود درباره شوالیه سیاه، با چندین داستان همراه شده است. ماجرا از نیکلا تسلا آغاز شد. او در سال ۱۸۹۹ و در جریان آزمایشهای رادیوییاش در کلورادو اسپرینگز اعلام کرد که سیگنالهای رادیویی متعددی را از فضا دریافت کرده و بر این باور بود که مریخیها در تلاش بودهاند تا از اطریق اعداد با انسانها ارتباط برقرار کنند؛ چرا که اعداد یک زبان بینالمللی هستند.
در فوریه سال ۱۹۰۱، تسلا در مقاله هفتگی Collier’s weekly درباره تجربهاش نوشت:« تغییراتی که من به آن اشاره کردم، به صورت دورهای و با یک پیشنهاد واضح از تعداد و ترتیب بود و به نحوی بود که با دلایلی که در آن زمان برای من شناخته شده بود قابل ردیابی نبود… این احساس دائما در من در حال رشد است:” من حس میکردم که اولین نفری هستم که سلام افرادی از یک سیاره دیگر را دریافت کردهام.”»
حقیقتیابان شوالیه سیاه، این را به عنوان اولین نشانه از شوالیه سیاه میدانند که با پالسهای رادیویی ارسال شده. دانشمندان بعد از آن به این نتیجه رسیدند که آن پالسهای رادیویی به احتمال زیاد، سیگنالهایی طبیعی هستند که اجسام فضایی در حال گردش از خود ساطع میکنند.
نظریه غالب، که البته هنوز بعید به نظر میرسد، این است که تسلا صدای یک تپاختر یا یک جرم آسمانی دوردست را شنیده که پالسهای منظم امواج رادیویی را از خود ساطع میکرده. طبیعتا شوالیه سیاه هم ممکن است چنین پالسهایی را از خود ساطع کند ولی حتی در این صورت هم نمیتوان آن را یک بیگانه در طبیعت دانست.
بعد از آن، این تئوری که موجودات فرازمینی از طریق پالسهای رادیویی با زمین ارتباط برقرار میکنند قوت گرفت. در سال ۱۹۲۷ بود که یورگن هالس، مهندس عمران و اپراتور رادیویی ژورنال هالز به صورت تصادفی با کیفیت غیرعادی سیگنالهای رادیویی خود مواجه شد. او در حالی که از خانه خود در اسلو، در حال مخابره بود، مشاهده کرد که لحظاتی بعد به طرز غیرمنتظرهای سیگنالها به او باز میگشتند و این را به عنوان یک پدیده فرازمینی عنوان کرد.
حدود پنجاه سال بعد، در مقالهای در مجله علمی تخیلی و واقعیت، به پژواکهای رادیویی هالز پرداخته شد. دانکن لونان، نویسنده آن مقاله فرض کرد که یک شی ۱۳ هزار ساله که به دور ماه میچرخد، میتواند پژواکهایی طولانی و بادوام داشته باشد (عدد ۱۳ هزار، مربوط به موقعیت ستاره قطب شمال یا پولاریس است). لونان در سال ۱۹۹۸ در این رابطه گفت:« من سعی کردم تا زمانهای تاخیر را براساس ترتیب دریافت پژواکها ترسیم کنم و در دومین تلاشم، چیزی شبیه یک نقشه ستارهای پیدا کردم.»
البته حالا ما آن سیگنالهای طولانی را تحتعنوان “پژواکهایی با تاخیر طولانی” میشناسیم که میتوان حدود ۲.۷ ثانیه یا بیشتر بعد از یک ارسال رادیویی آنها را بشنویم و پس از آن بود که لونان خودش را از نظریه شوالیه سیاه دور کرد.
یکی دیگر از گمانهزنیهای نامتجانس دیگر به سال ۱۹۶۰ بر میگردد. در آن سال، مجله تایم، داستانی را منتشر کرد که در آن به این نکته اشاره میشد که نیروی دریایی آمریکا، یک شی ناشناس را در فضا شناسایی کرده که احتمالا بخشی از فناوری جاسوسی شوروی بوده است. اما بعد مشخص شد که آن شی، یک قطعه شکسته شده از دیسکاورر ۵ (یک ماهواره شناسایی عکس جاسوسی ایالات متحده آمریکا) بوده ولی هنوز هم خیلیها از آن به عنوان یک مدرک قطعی یاد میکنند.
دقیقا مثل هر تئوری توطئه دیگری، شی آسمانی “شوالیه سیاه” هم در برخی مواقع تبدیل به سوژه سرگرم کنندهای شده و از برخی مسائل به عنوان اعتباری برای این ماجرا استفاده میشود.
به عنوان مثال در سال ۱۹۶۳ و طبق گزارش رصدخانه آرماگ و سیاره نمای بریتانیا، گوردون کوپر، فضانورد پروژه مرکوری، گزارش کرد که در طول پانزدهمین ماموریتش در خارج از فضاپیمای Faith۷ یک بشقاب پرنده را مشاهده کرده. البته بعد از آن کوپر رونوشتهایی را تهیه کرد که خلاف این موضوع را گزارش میکرد و در آنها اعلام میکرد که هرگز در جریان آن ماموریت خاص، یک بشقاب پرنده را ندیده است. طرفداران تئوری شوالیه سیاه هم این را در داستانهای تئوری توطئه خود گنجاندهاند.
ولی شی ناشناس “شوالیه سیاه” تقریبا به طور قطع، مجموعهای از چندین رویداد مجزاست که هریک توجیهی دارند: تسلا که صداهای تپاختر یا برخی سیگنالهای طبیعی را شنیده بود؛ هالز و پژواکی که دریافت کرد، گزارش تایم درباره یک ماهواره مخفی دولت آمریکا و فضانوردان ایستگاه فضایی بینالمللی و دیدن پتوی گمشده در مدار زمین.
این داستانها را باور کنیم؟
طبق گفته آلیس گورمن، دانشیار دانشگاه فلیندرز در آدلاید استرالیا که برروی باستانشناسی فضایی مطالعه میکند، از دید روانشناختی، کاملا منطقی است که مردم بخواهند داستان شی ناشناس “شوالیه سیاه” را باور کنند. او گفته:« تعجبانگیز است که تئوریهای توطئه بیشتری درباره اشیای موجود در فضا مطرح نشده است. دیدن چنین جزئیاتی در مدار زمین، حتی از طریق تلسکوپهای بسیار پیشرفته، واقعا کار سختی است؛ پس وقتی نمیتوانید چیزی را ببینید، میتوانید هرچیزی را در این زمینه تصور کنید.»
در شرایطی که ناسا و دیگر سازمانهای فضایی، اطلاعاتی درباره زبالههای فضایی که با آنها روبرو میشوند را نگهداری میکنند، اما این لیست هنوز کامل نیست و به کشورهایی که گاها دادههای حساسی را به اشتراک میگذارند، وابسته است.
خانم گورمن ادامه داد:« چیزهایی هستند که ممکن است پروندههایی در موردشان تشکیل شده باشد، اما در حقیقت نمیدانیم که چه هستند. شاید آسان باشد که بگوئیم که اشیای رمز آلودی هستند که از جای دیگری میآیند.»
در مورد عکسی که ظاهرا شوالیه سیاه را به تصویر کشیده، چه میتوان گفت؟
گورمن در این باره گفته که از آنجا که این تصویر سطح مقطع بزرگی از پتوی حرارتی در مدار زمین را نشان میدهد، این شی به چشم انسان، مثل یک جسم بزرگ و جامد به نظر میرسد. این بدان معناست که این تصویر میتواند یک توهم نوری باشد که با در نظر داشتن اینکه مردم گاهی وقتها پرنده یا هواپیماها را با بشقاب پرنده اشتباه میگیرند، خیلی هم تکان دهنده نخواهد بود.
اما هنوز این ابهام بزرگ در تئوری توطئه شی ناشناس شوالیه سیاه وجود دارد: دقیقا چطور میشود که یک جسم به مدت ۱۳ هزار سال در مدار زمین بماند؟ گورمن در این رابطه گفته:« شما برای آنکه در همانجا بمانید باید از سوخت استفاده کنید و کلی موتور موشک و تجهیزات دیگر به همراه داشته باشید. آیا این یک سیستم محرکه جدید و شگفتانگیز است که ما از روی کره زمین، اطلاعات زیادی درباره آن نداریم.»
ناسا این تصویر را در جریان ماموریت شاتل فضایی STS-۸۸ در حالی که حدودا ۴۰۰ کیلومتر بالاتر از ساحل نامیبیا قرار داشت و به سمت شمال، ثبت کرده است.