هنرهای ایرانی مانند مینیاتور، تذهیب و خوشنویسی نه تنها نمایانگر زیباییهای بینظیر فرهنگی این سرزمین هستند، بلکه بهعنوان میراث فرهنگی ناملموس جهانی، نقش به سزایی در هویت و تاریخ بشر ایفا میکنند. این هنرها، که با ظرافت و دقت در طول قرون و اعصار شکل گرفتهاند، در سالهای اخیر مورد توجه جهانی قرار گرفته و در فهرست میراث فرهنگی ناملموس یونسکو ثبت شدهاند.
به گزارش مرزاقتصاد _ میراث فرهنگی ناملموس (ICH) به مجموعهای از سنتها، آدابورسوم، دانشها، مهارتها و شیوههای زندگی اطلاق میشود که از نسلی به نسل دیگر منتقل میشود و برای جوامع مختلف هویت فرهنگی و معنای خاصی دارد. این میراث برخلاف میراث فرهنگی ملموس، که معمولاً شامل آثار فیزیکی و بناهای تاریخی است، به صورت غیرملموس و در قالب تجربهها، رفتارها و تعاملات اجتماعی در جامعهها وجود دارد. میراث فرهنگی ناملموس بهطور مداوم در حال تغییر است و به نیازها و شرایط فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی جوامع پاسخ میدهد. به عبارت دیگر، این نوع میراث همواره در حال بازآفرینی و تطبیق است، زیرا نمیتوان آن را در قالب اشیای ثابت محدود کرد.
یونسکو میراث فرهنگی ناملموس را بهعنوان بخشی از فرهنگ زنده مردم تعریف کرده که موسیقی، رقص، زبانهای بومی، آیینها و دانش سنتی درباره طبیعت را شامل میشود.
این میراث نقش مهمی در حفظ انسجام اجتماعی، هویتسازی و تقویت خلاقیت دارد، اما در عصر جهانیشدن با تهدیداتی مواجه است که ممکن است به فراموشی یا تغییر آن منجر شود. بنابراین، حفاظت و انتقال آن از طریق آموزش، آگاهیبخشی و مشارکت جوامع ضروری است. حفظ میراث فرهنگی ناملموس به تنوع فرهنگی، توسعه پایدار و تقویت روابط بین فرهنگها کمک میکند.
مینیاتور، تذهیب و خوشنویسی از جمله هنرهایی هستند که در فرهنگ ایرانی از اهمیت ویژهای برخوردارند. هرکدام از این هنرها دارای ویژگیها و تکنیکهای خاص خود هستند که ریشه در تاریخ و تمدن این سرزمین دارند. مینیاتور با نقاشیهای ظریف و داستانگوییهای تصویری، تذهیب با زرق و برق تزیینات طلایی و رنگارنگ و خوشنویسی با خطاطیهای بینظیر و زیبای فارسی، همگی نشاندهنده ذوق و هنر ناب ایرانی هستند. با ثبت این هنرها بهعنوان میراث ناملموس جهانی، اهمیت حفظ و ترویج آنها در سطح بینالمللی بیش از پیش احساس میشود.
مینیاتور ایرانی؛ نگارگری خیال و هنر
مینیاتور ایرانی، یکی از برجستهترین جلوههای هنر تصویری در جهان اسلام، بازتابی از تخیل، شاعرانگی و ظرافت فرهنگ ایرانی است. این هنر که قرنها در دل نسخههای خطی، شاهنامهها و دیوانهای شعر جای داشته، بیش از آنکه به بازنمایی واقعیت بپردازد، دنیایی از رؤیا، اسطوره و عرفان را ترسیم میکند.
در مینیاتور ایرانی فضاها بهصورت لایهلایه طراحی میشوند و اشیا و شخصیتها در اندازههایی غیرواقعی اما هماهنگ کنار هم قرار میگیرند. رنگهای زنده و درخشان مانند قرمز، آبی، طلایی و سبز، جلوهای رمزآلود به این آثار میبخشند و چهرهها با خطوطی نرم و کشیده، جلوهای از زیبایی و آرامش را نمایش میدهند.
این هنر در مکاتب مختلفی چون تبریز، شیراز، هرات و اصفهان شکوفا شد و در هر دوره، ویژگیهای خاص خود را یافت. مکتب تبریز با تأثیر از هنر چینی، نگاهی لطیفتر به طبیعت داشت و مکتب هرات، به اوج ظرافت و جزئیات در طراحی چهرهها و مناظر رسید. در دوران صفویه، مکتب اصفهان، رویکردی پویاتر و رنگپردازی متعادلتری را به کار گرفت که در آثار هنرمندانی چون رضا عباسی دیده میشود.
با گذشت زمان، هنر مینیاتور نهتنها به عنوان یک شیوه نگارگری کلاسیک باقی ماند، بلکه با نوآوریهای هنرمندانی مانند محمود فرشچیان، جلوهای مدرن یافت. در سال ۲۰۲۱، این هنر در فهرست میراث ناملموس جهانی یونسکو به ثبت رسید، نشانهای از اهمیت و ارزش جهانی آن. امروزه، مینیاتور ایرانی همچنان الهامبخش هنرمندان است و به عنوان پلی میان گذشته و آینده، زیباییشناسی منحصربهفرد ایران را به جهان معرفی میکند.
این هنر به طور مشترک میان ایران، ترکیه، ازبکستان و جمهوری آذربایجان ثبت شده است، مینیاتور ایرانی، ترکی و ازبکی، هر سه شاخههایی از یک سنت هنری مشترک هستند که در طول تاریخ، تحت تأثیر فرهنگها و سبکهای بومی خود شکل گرفتهاند. بااینحال، تفاوتهایی اساسی در مفهوم، تکنیک و کاربرد این هنر در هر یک از این کشورها دیده میشود.
مینیاتور ایرانی، ریشه در اساطیر، عرفان و ادبیات دارد و بیش از هر چیز، بازتابدهندهی جهانبینی شاعرانه ایرانیان است. در این سبک، رنگها زنده و درخشان، چهرهها کشیده و پر از لطافت، و فضاها سرشار از طبیعت خیالانگیز هستند. برخلاف نقاشی اروپایی، پرسپکتیو در این آثار بهگونهای غیرواقعگرایانه اجرا میشود؛ بهطوریکه عناصر تصویر در لایههای متفاوت اما هماهنگ قرار میگیرند. بیشتر این نقاشیها برای تزیین شاهنامهها، دیوانهای شعر و داستانهای عاشقانه خلق شدهاند و مفاهیمی همچون پیروزی خیر بر شر، عشق، معنویت و طبیعتگرایی را بیان میکنند.
در مقابل، مینیاتور عثمانی، بیشتر از آنکه به تخیل و شعر گرایش داشته باشد، جنبهای مستندگونه و تاریخی دارد. این سبک که در دربار سلاطین عثمانی گسترش یافت، اغلب برای تصویرگری رویدادهای جنگی، کارزارهای نظامی و زندگی درباری به کار میرفت. برخلاف مینیاتور ایرانی که به جزئیات لباس و چهره اهمیت زیادی میدهد، در آثار عثمانی، خطوط سادهتر و رنگها محدودترند و بیشتر از رنگهای طلایی و قرمز برای نشان دادن شکوه امپراتوری استفاده میشود. اگرچه همچنان اصول طراحی شرقی در آن دیده میشود، اما تأثیراتی از هنر بیزانسی و اروپایی نیز در برخی دورهها بر آن وارد شده است.
مینیاتور ازبکی که بیشتر در شهرهای تاریخی بخارا و سمرقند شکوفا شد، شباهتهای بسیاری با مکتب هرات در ایران دارد. این سبک در دوران تیموریان رشد کرد و ترکیبی از ویژگیهای ایرانی و تأثیرات مغولی را در خود جای داد. رنگهای فیروزهای و آبی، نقش مهمی در این آثار دارند و معماری تیموری، با گنبدهای مزین و کاشیکاریهای هندسی، در بسیاری از این نقاشیها به چشم میخورد. برخلاف مینیاتور ایرانی که چهرههایی لطیف و کشیده دارد، در آثار ازبکی چهرهها گردتر و اندکی سادهتر هستند. بااینحال، توجه به جزئیات لباس، طبیعت و صحنههای شکار در آنها، همچنان از سنت ایرانی الهام گرفته شده است.
مینیاتور آذربایجانی تحت تأثیر مکتب تبریز و اصفهان در دوره صفوی شکل گرفت، اما با گذر زمان هویت مستقلی یافت. این سبک با فرهنگ قفقازی و موسیقی عاشیقی آمیخته شده و شخصیتها اغلب لباسهای محلی قفقازی دارند. در مقایسه با مینیاتور ایرانی، رنگبندی آن ملایمتر و معماری به نقوش هندسی و طاقهای قفقازی نزدیکتر است. در دوره مدرن، تحت تأثیر هنر اروپایی و روسی، پرسپکتیو خطی و سایهپردازی وارد این سبک شد. امروزه، این هنر بخشی از هویت فرهنگی جمهوری آذربایجان محسوب میشود.
در مجموع، مینیاتور ایرانی، ترکی و ازبکی، هر یک روایتگر بخشی از تاریخ و فرهنگ سرزمین خود هستند. ایرانیان با پرداختن به ادبیات و تخیل، عثمانیها با مستندسازی قدرت و تاریخ، و ازبکان با تلفیق تأثیرات ایرانی و مغولی، این هنر را به شیوهای خاص و منحصربهفرد شکل دادهاند. اگرچه این سبکها تفاوتهای محسوسی دارند، اما همگی در یک سنت هنری مشترک ریشه دارند و میراثی ارزشمند از تمدن شرق به شمار میآیند.
تذهیب ایرانی؛ هنر زرینآرایی و جادوی نقش و رنگ
تذهیب ایرانی یکی از کهنترین و فاخرترین هنرهای سنتی ایران است که با نقشهای پیچیده، رنگهای درخشان و تزئینات ظریف، جلوهای از زیبایی و معنویت را در خود جای داده است. این هنر که از ترکیب خطوط منحنی، نقوش اسلیمی، ختایی، گل و بوته، و گاهی عناصر هندسی شکل میگیرد، معمولاً برای تزیین نسخههای خطی، قرآن کریم، شاهنامهها، دیوانهای شعر و حاشیههای مینیاتور به کار میرود.
ریشههای تذهیب ایرانی را میتوان در دوران ساسانی جستوجو کرد، اما این هنر در دورههای سلجوقی، تیموری و صفوی به اوج شکوفایی رسید. در دوران تیموری، تذهیب با الهام از معماری ایرانی و طرحهای کاشیکاری، ظرافت و پیچیدگی بیشتری یافت. در دوره صفوی، با تأثیر گرفتن از مینیاتور، ترکیببندیهای متوازنتر و رنگآمیزی غنیتری در آن دیده شد.
مهمترین ویژگی تذهیب، استفاده از رنگهای طلایی، لاجوردی، قرمز، فیروزهای و سبز است که با مهارت خاصی در کنار یکدیگر قرار میگیرند. طلاکاری و نقرهکاری نیز از عناصر اصلی این هنر هستند که باعث درخشندگی و جلوهی فاخر آثار تذهیبی میشوند. هنرمندان تذهیبکار، طرحهای خود را به گونهای اجرا میکنند که حالتی معنوی و روحانی داشته باشد و حس آرامش و تعادل را به بیننده القا کند.
با وجود ورود روشهای چاپ و دیجیتال، تذهیب همچنان جایگاه خود را در هنر ایرانی حفظ کرده و امروزه در کنار نگارگری و خوشنویسی، در آثار هنری معاصر نیز به کار میرود. این هنر که در سال ۲۰۲۳ بهعنوان میراث ناملموس جهانی در یونسکو ثبت شد، نمادی از ذوق، خلاقیت و هویت فرهنگی ایران است که همچنان درخشش خود را حفظ کرده است.
تفاوتهای تذهیب در جهان
ایران، ترکیه، تاجیکستان، ازبکستان و جمهوری آذربایجان، کشورهایی هستند که به طور مشترک این هنر را به ثبت یونسکو رساندهاند.
تذهیب ایرانی یکی از اصیلترین و پیچیدهترین سبکهای تذهیب در جهان اسلام است. نقوش اسلیمی، ختایی، گلوبوته و رنگهای غنی مانند لاجوردی، طلایی و فیروزهای از ویژگیهای شاخص آن محسوب میشوند. ایرانیان از این هنر بیشتر در نسخههای خطی قرآن، شاهنامهها و دیوانهای شعر استفاده کردهاند.
تذهیب ترکیه، که در دوران عثمانی تکامل یافت، از تذهیب ایرانی تأثیر گرفته اما دارای ویژگیهای خاص خود است. نقوش هندسی و ترکیببندیهای متقارن در این سبک برجستهاند. رنگهای طلایی، قرمز، آبی و سبز از رنگهای پرکاربرد هستند و طرحهای تذهیب در تزیین کاشیکاریهای مساجد عثمانی و جلدهای کتابهای مذهبی دیده میشود. همچنین، نوعی تذهیب خاص در ترکیه به نام «رُمی» وجود دارد که شامل نقوش پیچیده و مارپیچ است.
تذهیب در تاجیکستان بهشدت تحت تأثیر تذهیب ایرانی، بهویژه سبک خراسانی و سمرقندی، قرار دارد. بااینحال، در این منطقه نقوش سنتی تاجیکی مانند گلهای محلی و موتیفهای بومی به کار میروند. ترکیب رنگها ملایمتر و بیشتر شامل رنگهای گرم و طبیعی است. در نسخههای خطی تاجیکی، تذهیب با خوشنویسی فارسی و عربی پیوند دارد و در برخی موارد، همراه با مینیاتورهای سنتی دیده میشود.
در ازبکستان، تذهیب ریشه در دوران تیموریان و مکتب سمرقند دارد. این سبک بیشتر در معماری باشکوه سمرقند و بخارا دیده میشود و ویژگی اصلی آن طرحهای هندسی منظم، نقوش ستارهای و خطوط شکسته است. برخلاف تذهیب ایرانی که بیشتر به شکل دایرهای و منحنی طراحی میشود، در ازبکستان عناصر هندسی و زاویهدار رایجترند. رنگهای اصلی مورد استفاده نیز فیروزهای، لاجوردی و طلایی هستند که در کاشیکاری بناها نیز دیده میشوند.
تذهیب در آذربایجان تلفیقی از مکتب تبریز، هنر عثمانی و تأثیرات قفقازی است. در این سبک، نقشهای ختایی و اسلیمی با الگوهای محلی ترکیب شده و معمولاً برای تزیین نسخههای خطی، ظروف سفالی و قالیهای آذربایجانی استفاده میشود. در برخی موارد، نقوش انسانی و حیوانی نیز در کنار نقشهای تذهیبی دیده میشوند، که آن را از دیگر سبکهای تذهیب متمایز میکند.
هنر خوشنویسی: گنجینهای زنده از میراث فرهنگی ایران
برنامه ملی برای حفظ هنر سنتی خوشنویسی در ایران (National programme to safeguard the traditional art of calligraphy in Iran) یک طرح جامع است که هدف آن حفظ و ارتقای میراث غنی خوشنویسی ایران است. این برنامه بهمنظور مقابله با چالشهایی که پیشرفتهای فناوری و کاهش استفاده از شیوههای نوشتاری سنتی ایجاد کردهاند، در دهه ۱۹۸۰ از طریق همکاری سازمانهای غیردولتی و دولت ایران توسعه یافت.
ارتقای آموزشهای رسمی و غیررسمی در زمینه انواع سبکهای خوشنویسی فارسی؛ تولید کتابها، جزوات و سایر مواد برای انتشار دانش در مورد خوشنویسی؛ سازماندهی نمایشگاههایی برای نمایش آثار خوشنویسی و جلب توجه عموم مردم؛ گنجاندن خوشنویسی در برنامههای درسی آموزشی برای اطمینان از ادامهدادن این هنر و تقدیر از آن و ترویج استفاده از خوشنویسی سنتی در زمینههای معاصر و ایجاد پل ارتباطی بین میراث و زندگی مدرن، بخشهای گوناگون این برنامه هستند.
این برنامه در سال ۲۰۲۱ بهعنوان یک نمونه موفق از سوی یونسکو در فهرست ثبت بهترین شیوههای حفاظت قرار گرفت. این تایید برجسته، تعهد ایران به حفظ میراث فرهنگیاش را نشان میدهد و بهعنوان مدلی برای حفاظت از سنتهای فرهنگی ناملموس در سطح جهانی شناخته میشود.
برنامه ملی برای حفظ هنر سنتی خوشنویسی در ایران، یک طرح جامع است که هدف آن حفاظت از این هنر اصیل ایرانی و ترویج آن در نسلهای آینده به شمار میآید. این برنامه با تلاش برای حفظ و ترویج هنر خوشنویسی در سطح جهانی، میکوشد تا این هنر ارزشمند را در دنیای مدرن زنده نگه دارد و آن را به عنوان بخشی از هویت فرهنگی ایران معرفی کند.
میراثی زیبا و رنگارنگ برای جهان
با توجه به ثبت مینیاتور، تذهیب و خوشنویسی در فهرست میراث فرهنگی ناملموس یونسکو، این هنرها نهتنها مورد تقدیر جهانی قرار گرفتهاند، بلکه مسئولیت حفاظت و ترویج آنها در دنیای امروز بر دوش جوامع مختلف است. حفظ این میراث ارزشمند بهعنوان بخشی از هویت فرهنگی جهانی، اهمیت ویژهای دارد و باید با همکاری همهجانبه، از طریق آموزش، پژوهش و نمایشگاههای بینالمللی، نسلهای آینده را با این گنجینههای بیهمتا آشنا کرد.