سطح بیکیفیت فوتبال باشگاهی ایران با وجود گردش ۷ هزار میلیاردی، تنها با ایجاد ساختار و تشکیلات مبتنی بر نگاه حرفهای بالاتر خواهد رفت.
صحبتهای هفته گذشته احمد دنیامالی وزیر ورزش و جوانان در دیداری که با چند تن از پیشکسوتان فوتبال داشت، پرده از واقعیت تلخ فوتبال ایران برداشت. او در این دیدار در واکنش به مطالبه برخی از اهالی فوتبال که خواستار هزینههای نجومی در فوتبال مانند کشورهای عربی برای موفقیت در رقابتهای باشگاهی و ملی آسیایی هستند، عنوان کرد «فوتبال ما بیش از آنکه به پول نیاز داشته باشد، به ساختار، تشکیلات و نگاه حرفهای احتیاج دارد.»آسیبشناسی حسرت ۵۰ ساله فوتبال برای رسیدن به المپیک و قهرمانی آسیا و همچنین حسرت بیش از ۳۰ ساله باشگاههای ایرانی برای بالا بردن جام قهرمانی در آسیا بیانگر این است که فوتبال ایران با وجود حرفهای شدن در ابتدای دهه ۸۰، از سیستم و ساختار آماتوری حاکم بر مدیریت آن ضربه خورده است. چه فدراسیون فوتبال و چه باشگاههای مطرح کشورمان با وجود گذشت نزدیک به ۲۵ سال از حرفهای شدن لیگ ایران، کماکان از رفتن به سمت استانداردهای حرفهای روز دنیا در بخش مدیریتی گریزان و فراری هستند و با سبک سنتی و آماتوری مدیریت میشوند.مدیریت آماتوری فوتبال ایران هم سبب میشود تا هزینههای کلانی که در باشگاهها و تیم ملی میشود، آورده ملموسی را به همراه نداشته باشد. به خصوص که مدیران آماتور با وجود بودجههای کلانی که در برخی باشگاههای دولتی به آن دسترسی دارند، اما این پول و بودجه با توجه به نابلد بودن و دوری از سیستم مدیریتی روز فوتبال دنیا در مسیر درست توسعه فوتبال هزینه نمیشود و هرز میرود.
در چنین شرایطی همانطور که وزیر ورزش تاکید کرد فوتبال ایران برای توسعه، باید به سمت ایجاد یک ساختار و تشکیلات که با نگاه حرفهای شکل گرفته است، پیش برود. به خصوص که همانطور که دنیامالی در دیدار با پیشکسوتان فوتبال به آن اشاره کرد کیفیت فوتبال ایران تناسبی با هزینههایی که در آن میشود، ندارد و دچار ناترازی است.
بدیهی است با وجود فاصله بودجهای باشگاهها با دیگر رقبا و به خصوص کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس، نمیتوان منکر این شد که در فوتبال ایران هزینه کمی میشود. گردش مالی بالای ۷ هزار میلیاردی لیگ برتر فوتبال و امضای قراردادهای که برای فصل آینده از ۱۰۰ میلیارد تومان که معادلیک میلیون و ۲۰۰ هزار دلار است، عبور کرده، اثبات این نکته است که در فوتبال حتی بیش از ظرفیت اقتصادی کشور، هزینه میشود. با این حال خروجی این هزینهها همانطور که نتایج و کارنامه باشگاهها و تیم ملی نشان میدهد، خروجی قابل توجهی نیست و سبب شده فوتبال دچار ناترازی شود.ریشه ناترازی فوتبال را هم باید در سیستم مدیریتی ناکارآمد و آماتوری حاکم بر فوتبال ایران جستوجو کرد و میبایست با رفتن به سمت یک ساختار حرفهای، ناترازی به وجود آمده بین هزینههای کلانی که در فوتبال میشود و خروجی بیکیفیت و نازل باشگاههای ایرانی را از بین برد.البته بدیهی است که با ریشهدواندن مدیران آماتوری بر بخشهای مختلف فوتبال کشور، مقاومت زیادی برابر ایجاد یک ساختار حرفهای در مدیریت فوتبال صورت خواهد گرفت و این سیستم و مدیرانی که در این شبکه از این صندلی به آن صندلی در حال به جا به جایی هستند، به راحتی اجازه حاکم شدن یک نگاه حرفهای و توسعهمحور را بر سیستم تصمیمگیری فوتبال کشور نخواهند داد و سبب شده مدیران توسعهمحور فوتبال خانهنشین شوند و در چند دهه گذشته مدیریت فوتبال ایران با یک سیستم چرخشی ناکارآمد و نامهای تکراری در حال اداره شدن باشد.
در صورت ایجاد تشکیلات حرفهای، به طور قطع برخی مدیران، جایی در سیستم مدیریتی فوتبال نخواهند داشت و ساختار مبتنی بر مدیریت روز فوتبال دنیا، آنها را حذف خواهد کرد. به همین خاطر فوتبال ایران برای رسیدن به یک مدیریت حرفهای، راهی سخت و پر از دستانداز، روبروست.با این حال فوتبال ایران همانطور که دنیامالی تاکید کرد برای عبور از وضعیت فعلی و از بین بردن ناترازی هزینه و کیفیتی که ارائه میشود و کاهش فاصله با رقبای مطرح آسیایی، به یک خانهتکانی و تغییر مسیر احتیاج دارد. این خانهتکانی سبب خواهد شد فوتبال بتواند برخی درخششهای فوتبال ایران در آسیا که بیشتر از اینکه نتیجه یک مدیریت اصولی و حرفهای محور باشند، یک جرقه کوتاهمدت هستند، را به درخشش مداوم و مبتنی بر برنامه تبدیل کند. به خصوص که ادامه مسیر فعلی سبب خواهد شد که همچنان ناکامیهای فوتبال در آسیا ادامه داشته باشد و هر چند وقتیکبار جرقههایی از موفقیت حواسمان را از ریشه اصلی ناکامیها پرت کند.