به گزارش مرز اقتصاد ؛ یزد، در تلاقی مهار بحران و مدیریت بومی منابع آبی

 

در استانی که آب نه فقط یک مایع حیاتی بلکه مفهومی فرهنگی، تاریخی و هستی‌شناسانه است، هر طرح مرتبط با آب، ارزشی فراتر از یک پروژه عمرانی پیدا می‌کند. بهره‌برداری از بند خاکی کوه‌کاسه تفت در خرداد ۱۴۰۴، تنها یک افتتاح ساده نبود؛ نشانه‌ای از بلوغ مدیریتی، مهندسی بومی و وفاداری به آینده سرزمین بود.

 

این بند، که حالا نقش سدبان آرام آب‌های سرکش فصلی را در قلب کوهستان‌های تفت ایفا می‌کند، جایگزین سه سازه فرسوده‌ای شده است که در سیلاب‌های ویرانگر سال ۱۴۰۱ فروپاشیدند. در فضایی که بحران اقلیم، فرسایش خاک، نشست زمین و فروچاله‌ها دیگر فقط دغدغه کارشناسان نیست، بلکه به صدای فریاد مردم بدل شده است، ساخت چنین بندهایی، پاسخی خردمندانه و پیشگیرانه است.

 

یادآوری صبورانه یک سرزمین به فرزندانش: «آب را قدر بدانید»

 

در دل تمام سخنان محمدرضا بابایی، استاندار یزد، در روز افتتاح این بند، یک پیام برجسته شنیده می‌شد: «یزدی‌ها آب را می‌فهمند، و این فهم به فرهنگ عمومی ما پیوند خورده است.»

 

شاید هیچ توصیفی برای روح جمعی مردم این دیار، گویاتر از این جمله نباشد. اقلیم خشک، قنات‌های هزارساله، فرهنگ صرفه‌جویی و نگاه تقدس‌آمیز به آب، از یزد سرزمینی ساخته که در آن هر قطره آب، حکمت است.

 

اما امروز، این فهم دیرینه باید به ابزارهای جدید و اقدامات مدرن مجهز شود؛ بند کوه‌کاسه، نمادی است از این پیوند میان «دانش بومی» و «مهندسی نو».

 

ابعاد فنی و آینده‌نگرانه پروژه: بیش از خاک و سنگ

 

طرحی که ظرف تنها هفت ماه و با سرمایه ۷۰۰ میلیارد ریالی از محل اعتبارات داخلی شرکت آب منطقه‌ای یزد ساخته شد، فراتر از یک بند خاکی است. این بند با طول ۶۸۹ متر، عرض ۵ متر و ارتفاعی افزون بر ۱۰ متر، با حجم مخزن ۶۰۰ هزار مترمکعب، و کانال هدایت سرریزی به طول ۲۴۰ متر و دبی عبوری بیش از ۱۷۰ مترمکعب در ثانیه، به وضوح نشان می‌دهد که نگاه به منابع آبی در استان دیگر نگاه موضعی یا مقطعی نیست، بلکه سیستمی، هوشمند و آینده‌نگر شده است.

 

تغذیه قنوات سنتی، احیای آبخوان‌های زیرزمینی، کاهش رسوب و فرسایش رودخانه، جلوگیری از آسیب به زیرساخت‌های پایین‌دست و صیانت از روستاها و مزارع، همه در چشم‌انداز بلندمدت این پروژه جای گرفته‌اند.

 

آبخیزداری؛ یک واژه، هزار معنا

 

مدیرعامل شرکت آب منطقه‌ای یزد، محمدجواد محجوبی، به‌درستی آبخیزداری را قلب تپنده این پروژه معرفی کرد. در شرایط فعلی، آبخیزداری نه فقط یک راهکار تخصصی، بلکه راه نجات سرزمین است. محجوبی با تأکید بر استفاده از مصالح بومی و اجرای کامل پروژه با نیروهای داخلی، نشان داد که اتکای صرف به پیمانکاران غیرمحلی پایان یافته و مهندسی بومی در یزد به بلوغ رسیده است.

 

نتیجه‌گیری: بندها می‌آیند، نگاه‌ها باید بمانند

 

تجربه بند کوه‌کاسه، یک پیام روشن برای کشور دارد: اگر در دل کویر، در استانی با کمترین بارندگی سالانه، می‌توان پروژه‌ای با این وسعت و کیفیت را با منابع داخلی و در بازه زمانی کوتاه اجرا کرد، پس اراده ملی، علم بومی، و مشارکت مردم، می‌توانند الگوی جدیدی از حکمرانی منابع آب در ایران ترسیم کنند.

 

آنچه امروز در تفت افتتاح شد، بیش از یک بند خاکی است؛ بنای نمادینی‌ست از تدبیر، تاب‌آوری، و پاسخ‌گویی تمدنی به یکی از حیاتی‌ترین چالش‌های قرن: مدیریت منابع آب

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *