فرار به سبک تلویزیون
تصمیم هیأت دولت در مخالفت با این طرح کاملاً قابل پیشبینی بود چون مدیران رسانه ملی برای فرار از پرداخت حق پخش تلویزیونی در آییننامه پیشنهادی خود تنها به یک شرط زیر بار پرداخت حق پخش تلویزیونی مسابقات ورزشی رفته بودند که دولت در بودجه عمومی کشور اعتبار این مبلغ را به تلویزیون اختصاص دهد، در حالی که چنین اتفاقی در هیچ کجای جهان مسبوق به سابقه نیست.
با کنکاش در متون آییننامه پیشنهادی رسانه ملی در خصوص پرداخت حق پخش یک واقعیت بزرگ آشکار میشود که رسانه ملی، علاقهای برای پرداخت حقوق واقعی ورزش ندارد بلکه تمایل دارد این مبلغ از جیب دولت پرداخت شود، در حالی که دولت در مقطع کنونی با تنگناهای مالی بسیار زیادی مواجه است و قطعاً اولویت تخصیص بودجه به مسائل مهمتری باید تعلق گیرد که حق پخش تلویزیونی در این بین محلی از اعراب ندارد.
از طرفی این سؤال برای افکارعمومی مطرح است که اگر قرار به تخصیص بودجه و اعتبار از سوی دولت به ورزشیها باشد چرا این پول در ردیف اعتبارات صدا و سیما لحاظ شود، از آن مهمتر تکلیف درآمدهای کلان و نجومی صدا و سیما از پوشش تلویزیونی مسابقات ورزشی و برنامهسازیهای ورزشی چه میشود؟
روند درآمدزایی تبلیغاتی رسانه ملی بابت پخش آگهیهای بازرگانی در هنگام پخش مسابقات ورزشی به اندازهای بالاست که نیازی به اعتبار مجزا برای پرداخت حقوق واقعی باشگاهها و فدراسیونهای ورزشی وجود ندارد اما مدیران رسانه ملی علاقهای به تقسیم درآمد در این حوزه ندارند به همین علت به انواع و اقسام روشهای منطقی و غیرمنطقی متوسل میشوند تا از زیر بار پرداخت مبلغ واقعی حق پخش فرار کنند.
صدا و سیما به دنبال روزنهای میگردد تا دوباره از پرداخت مبلغ حق پخش فرار کنند اما با وجود مخالفت هیأت دولت بنا به توصیه اکید نهادهای بینالمللی فوتبال از جمله کنفدراسیون فوتبال آسیا و فیفا آنها باید در برابر ورزشیها کوتاه بیایند و از درآمد صدها میلیاردی خود حقوق واقعی فوتبال و سایر رشتههای ورزشی را بپردازند تا سایه محرومیت از سر رشتههای پرمخاطب دور شود.
به نظر میآید رئیس رسانه ملی به همراه نمایندگان دولت و نمایندگان فدراسیونهای ورزشی و باشگاههای پرهوادار باید یک بار برای همیشه تکلیف این پرونده را روشن کنند تا این قصه تکراری و خستهکنندهتمام شود.