ایرنا دارنده ۲ نشان طلای پارالمپیک از زندگی پرفراز و نشیب خود سخن به میان آورد و گفت: پیش از آمدن به ورزش، خواب قهرمانی را دیدم و با امید و تلاشی که داشتم، مسیر زندگیام را تغییر دادم.
به گزارش مرزاقتصاد _ دومین جشنواره «آسمون» به دبیری سیدحمید امامی برگزار خواهد شد و این جشنواره که در زمینه تولیدات فضای مجازی برگزار میشود، قرار است با محوریت امیدآفرینی از آثار برگزیده حمایت کند.
طی اعلام فراخوان، عموم نوجوانان ۹ تا ۱۸ سال میتوانند با ارسال یک ویدئوی نود ثانیهای به دبیرخانه دومین جشنواره تولیدات فضای مجازی نوجوان «آسمون»، در این رویداد شرکت کنند. همچنین محوریت تمامی محتواهای خلق شده توسط نوجوانان میبایست با موضوع امیدآفرینی باشد.
یکی از قهرمانانی که از برگزاری این جشنواره حمایت کرد، روحالله رستمی بود. قهرمان پرآوازه وزنهبرداری معلولین ایران، با سه مدال پارالمپیک و افتخارات بینالمللی، الگویی از اراده و پشتکار است. او که از مسیرهای دشوار زندگی به قلههای افتخار رسیده، در جشنواره آسمون با شور و صمیمیت از این تجربه یاد میکند و فضای این رویداد را الهامبخش و پر از انرژی مثبت میداند. رستمی معتقد است چنین جشنوارههایی میتواند امید و انگیزه را در دل جوانان و نوجوانان زنده کند و فرصتی باشد برای قدردانی از تلاش کسانی که برای سربلندی کشور میکوشند.
در ادامه گفتوگوی خبرنگار با روحالله رستمی را میخوانید:
رستمی از چه زمانی به ورزش علاقمند شد؟
من متولد سال ۱۳۶۸ و چهارمین فرزند خانواده هستم. در خانوادهای مذهبی به دنیا آمدم.به یاد دارم که خیلی شر و شور بودم. به خاطر اینکه دوست داشتم با هممحلهایها بازی کنم، به فوتبال روی آورده و دروازهبان شدم. حتی با ویلچر دروازهبان میایستادم و کسی جرات نداشت به دروازه بیاید. اگر میآمد با جلوی ویلچر میزدم به پای کسی که نزدیک دروازه میآمد.
این علاقه به ورزش باعث شد که در مدرسه هم داور فوتبال، هندبال و بسکتبال باشم. از کودکی به ورزش علاقه داشتم و توانایی زیادی در بارفیکس زدن داشتم و تعداد بارفیکسهایی که میزدم زیاد بود،چون دستانی قوی داشتم.
فوتبال، والیبال و بسکتبال؛ اما در نهایت وزنهبردار شدید؟
وزنهبرداری از زمانی شروع شد که بعد از آمدن به تهران، یک عفونتی گرفتم که باعث شد ضعیف شوم. پدرم تصمیم گرفت که بدنم را قویتر کنم تا بتوانم از پس بیماریها بر بیایم. به همین خاطر به یک باشگاه بدنسازی نزدیک خانهمان رفتم و مربی خیلی از این موضوع استقبال کرد. از آن زمان شروع کردم به بدنسازی و بعداً به وزنهبرداری علاقهمند شدم. به مرور زمان به باشگاههای حرفهایتر رفتم که امکانات ورزشی معلولین را داشتند و در آنجا حرفهایتر کار انجام دادم و وزنهبرداری برایم شروع شد.
چطور خودتان را برای رسیدن به این موفقیتها آماده کردید؟
تلاش، تمرکز و توکل به خدا بسیار مهم است. وقتی در کار خود جدی و مصمم باشید، میتوانید به نتایج خوبی برسید. هیچ وقت تسلیم نشدم و همیشه به خودم و تلاشهایم باور داشتم.
و به عنوان یک قهرمان به دیدار رهبر انقلاب رفتی، درباره این دیدار هم بگویید؟
من بیمارستان بودم و قرار بود همان روز دیدار رهبری برگزار شود، اما یک روز عقب افتاد. مرخص شدم و خوشبختانه به این مراسم رسیدم. اصلا قرار نبود که در آن روز من سخنرانی کنم. روز دیدار با مقام رهبری قرار بود یکی از دوستان سخنرانی کند، اما به دلیل سرماخوردگی نتوانست صحبت کند. از من خواست که سخنرانی کنم.
چون متن آماده نداشتم، ابتدا تردید داشتم اما در نهایت با کمک دوستان، همان متنی را که خودش آماده کرده بود را یکی دو خط به آن اضافه کردم و در مراسم سخنرانی کردم.
با فوتبالیستها هم دوست هستید، کمی از رفاقتتان با محمد انصاری و کارهایی که قرار است با هم انجام دهید برایها نوجوانان بگویید.
محمد انصاری یک مدرسه فوتبال دارد و با نوجوانان چندسالی است که اُخت شده و کارهای خوب فرهنگی و ورزشی انجام میدهد.
با وجود معلولیت و محدودیتهایی که دارید، آیا در گذشته برای خودتان آیندهای در ورزش متصور بودید؟
قبل از شروع ورزش، اصلاً برای خودم آیندهای در ورزش نمیدیدم. فکر میکردم که به رشته کامپیوتر علاقه دارم و به همین خاطر در دانشگاه میخواستم در این رشته ادامه تحصیل دهم، اما بعد از شروع ورزش، زندگیام تغییر کرد.
در سختترین روزهای زندگی چه چیزی شما را سرپا نگه داشت؟
فکر میکردم در ادارهای استخدام و مشغول به کار شوم و این نهایت تصو من از زندگی آیند بود. چندین سال پیش از آمدن به ورزش، یک برنامه تلویزیونی بود به نام ورزش شروعی دوباره و موضوع این برنامه، ورزش معلولین بود. وقتی این برنامه را میدیدم آرزو میکردم کاش یک روزی من جای آنها باشم. زمانی که در قم زندگی میکردم امکانات ورزشی زیادی نبود و وقتی به تهران آمدم شرایط بهتر شد.
حتی در رویا هم به ورزش و مدالآوری فکر نمی کردید؟
یک موضوع جالب این بود که من قبل از اینکه ورزش را شروع کنم، خواب دیدم در فرودگاه لندن هستم و مدال بر گردن دارم. جالب این بود که نه خوشحال بودم و نه ناراحت!
خواب شما تعبیر هم شد؟
بعد از گذشت این همه سال، دقیقا آن خواب را به یاد دارم. سال۲۰۱۲ به المپیک لندن رفتم و مدال نقره بر گردن داشتم. در آن موقعیت هم خوشحال بودم و هم ناراحت. خوشحال از اینکه مدال گرفتم و ناراحت ار اینکه چرا مدال نقره، تبدیل به طلا نشد.
زندگی با معلولیت راحت نیست و مشکلات خاص خودش را دارد. به عنوان یک قهرمان نامدار چگونه با این محدودیتها کنار آمدید؟
امید تنها سرمایه انسان است و زمانی که شما امیدتان را از دست بدهید انگار دیگر چیزی ندارید. در اوج سختیها و مشکلات زندگی، سعی میکردم توکلم را از دست ندهم. امید داشتن انسان را سرپا نگه میدارد و باعث میشود بیشتر تلاش کنید.
پس سختیهای زندگی را هم تجربه کردید؟
یک زمانی زندگیم بسیار سخت شده بود و پشت سر هم مشکلات برایم پیش میآمد. حسی درونم میگفت تحمل کن، این تحمل برای تو رشد به همراه دارد. کسی را ندیدم در زندگیاش موفق شده، اما سختی نکشیده باشد. همیشه انسانهای بزرگ و موفق، اتفاقات سختی را پشت سر گذاشتهاند.
فعال فضای مجازی هم هستید، آیا در فضای مجازی با مشکلی روبهرو شدهاید؟
در فضای مجازی با نظرات مختلفی روبهرو میشوم. گاهی اوقات افراد نظرات منفی میدهند و حرفهای زشت میزنند. با این حال سعی میکنم به این حرفها توجه نکنم و تمرکز خود را روی هدفم حفظ کنم. فضای مجازی هم جنبههای مثبت و هم منفی دارد، اما اگر با دید مثبت نگاه کنیم، بیشتر مفید است.
نظر شما درباره فیلترینگ در فضای مجازی چیست؟
در جایگاهی نیستم که درباره این موضوع نظر بدهم، اما به نظرم راههای بهتری هم برای این موضوع وجود دارد. فیلترینگ میتواند مشکلاتی بهوجود آورد و حتی باعث سوءاستفاده برخی افراد شود. به نظرم باید نظارت هوشمندانهتری در این زمینه اعمال شود تا از این سوءاستفادهها جلوگیری شود. باید مدیریتی مناسب برای این موضوع ایجاد کنیم.
چطور با فضای مجازی و رسانهها تعامل میکنید؟
کلا هر چیزی که وجود دارد یک وجه مثبت و یک وجه منفی دارد. در این باره حس میکنم وجه مثبتش بیشتر از منفی آن است. شما وقتی یک رسانه با این قدرت را دارید میتوانید در منزل بنشینید و توییت بزنید، پست بگذارید تا مخاطبان شما در سراسر دنیا آن را ببینند. البته فضای مجازی اثرات مخربی هم دارد که باید برای آن تدبیری اندیشید.
در جشنواره آسمون هم حضور داشتید، کمی درباره آن برای ما بگویید؟
فضای بسیار خوبی بود، و حس بسیار قشنگی داشت. باید به نوجوانان بگویم آینده روشنی برای آنها وجود دارد. شما میتوانید این کشور را به قلههای پیشرفت برسانید و در عرصههای جهانی موفقیتهای بزرگی کسب کنید. فرصتهای زیادی برای شما وجود دارد تا به اهداف بزرگ دست یابید و این شما هستید که میتوانید آینده این کشور را بسازید.