شهید آوینی مینویسد: وقتی میپرسیم شاخصههای وفاق اجتماعی در جمهوری اسلامی چیست، باید توجه داشت که جمهوری اسلامی خود معلول و نتیجه یک وفاق اجتماعی است، نه علت آن.
به گزارش خبرنگار حوزه اندیشه خبرگزاری فارس، پیش از هر چیز باید به کیفیت تکوین وفاق اجتماعی نظر کرد؛ چرا که وفاق امری قراردادی نیست و شاخصههای بیرونی آن نیز با قرارداد حاصل نیامده است. سیر تکوین وفاق اجتماعی بیهیچ تردیدی از درون انسانها به سوی بیرون آنهاست و بنابراین، بحث در این معنا لزوماً به ایجاد و یا تقویت وفاق اجتماعی منجر نمیشود مگر آنکه نفس معرفت نسبت به چگونگی ایجاد وفاق اجتماعی را لازمه بقای آن بدانیم، که البته در این صورت این بحث را باید از لازم ترین مباحثی دانست که باید مورد طرح قرار گیرد. جمهوری اسلامی نتیجه وفاق و خواست همگانی مردم بود وقتی میپرسیم «شاخصههای وفاق اجتماعی در جمهوری اسلامی چیست؟» باید توجه داشت که جمهوری اسلامی خود معلول و نتیجه یک وفاق اجتماعی است، نه علت آن و بنابراین، درستتر آن است که بپرسیم علت تکوین وفاق اجتماعی بر حکومت جمهوری اسلامی چیست؟ وفاق اجماعی وقتی حاصل میآید که جامعهای بر امری معین به اتفاق اتحاد دست یابند قبل از این سوال، همان طور که گذشت، باید از چگونگی تکوین وفاق اجتماعی سوال کرد، چرا که ممکن است حکومتی که معلول یک وفاق اجتماعی نیست بر سر کار باشد؛ چنان که رژیم شاهنشاهی ایران چنین بود و در حالتی دیگر، ممکن است که مردم بر امر معینی که بعدها به صورت شاخصهای برای وفاق اجتماعی ظهور کند، اتحاد و اتفاق و اجتماع پیدا کنند، حال آن که آن امر پیش از این قرارداد نشده باشد و یا از جانب حکومتی که بر سر کار است، مورد تایید نباشد؛ چنان که مردم ایران بر رهبری امام امت (قدس سره) به وفاق رسیده بودهاند، حال آن که حضرت او هنوز در تبعید بود. وفاق اجماعی وقتی حاصل میآید که جامعهای بر امری معین به اتفاق اتحاد دست یابند و چون فردی واحد عمل کنند و البته وفاق به این معنا هرگز مطلقاً به دست نمیآید و به طور نسبی وقتی عموم مردم بر امری اتفاق کنند معنای وفاق محقق شده است. رای اکثریت مردم لزوما محترم نیست از جانب دیگر، باید توجه داشت که هر چه عموم مردم بر آن اتفاق یابند، لزوما حقیقت و عدالت نخواهد بود و اکثریت آرا ضرورتاً متمایل به جانب حق و عدالت نیست؛ چنان که در دوران رایش سوم، راسیسم هیتلری امری بود که اکثریت مردم آلمان بر آن به اتفاق رسیده بودند. رای اکثریت مردم لزوما محترم نیست و اگر قاعده حکومتها بر این قرار گرفته است، نه به آن دلیل است که توافق اجتماعی بر امری معین ، میزان (تشخیص) حق از باطل است، بلکه به آن علت است که توافق اجتماعی لازمه ایجاد و بقای حکومتهاست. حکومت اگر غصب نشده باشد، عهدی است که عموم مردم با حاکمان بستهاند و به همین علت هم این توقع وجود دارد که در صورت وقوع جنگ، مردم داوطلبانه حضور یابند و عهدی را که بسته اند پاس دارند. اهمیت حضور مردم سخن مولا در خطبه شقشقیه که فرمودند: «لولا حضور الحاضر و قیام الحجه بوجود الناصر و ما اخذالله علیالعلما ان لا یقاروا علی کظة ظالم و لا سغب مظلوم لا لقیت حبلها علی غاربها» بیانگر این حقیقت است که وجوب قبول خلافت درباره حضرت مولا علی(ع) به اجتماع این سه امر بازمیگردد: بیعت کردن مردم، وجود نصرت کنندگان و پیمانی که خداوند از علما گرفته است برای یاری مظلومان؛ حال آنکه خلافت حق مطلق او بود. البته این لفظ حق را نباید به مفهوم کنونی لفظ گرفت که در برابر تکلیف واقع میشود. در اینجا حق و تکلیف لازم و ملزوم یکدیگرند، اگرچه حق خلافت تا هنگامی که با بیعت عموم مردم جمع نشود، اثبات تکلیف محقق نمیشود. اسقاط تکلیف نیز در باب خلافت که ظاهرا ولایت است، با عدم اقبال مردمان که در اینجا آن را عدم وفاق اجتماعی باید خواند، به انجام میرسد. پس وفاق اجتماعی اگر چه شرط تشکیل حکومت است و لازمه بقای آن، اما میزان (تشخیص) حق از باطل نیست. درباره کیفیت تکوین وفاق اجتماعی نیز باید گفت که اگر چه عوامل بیرونی میتواند در رساندن مردمان به یک توافق اجتماعی موثر باشد، اما اصل، همان تحول درونی است که باید اتفاق بیفتد. تا این تحول درونی روی ندهد، عموم مردم بر یک امر واحد اجتماع و اتفاق نمییابند و شاخصههای وفاق اجتماعی نیز خواه ناخواه همان اموری خواهند بود که مردمان بر آن به اتفاق رسیدهاند. امت، چگونه به وجود میآید مردمانی که بر یک غایت واحد به اتفاق رسیدهاند را باید امت خواند. در معنای امت این غایت و ملت واحد مستتر است. ملت را به معنای قرآنی آن به کار بردهام که مترادف با معنای دین و آیین است و به مصداق آیاتی چند و از جمله «ثم اوحینا الیک ان اتبع ملة ابراهیم حنیفا»، ملت در قرآن به همین مفهوم استعمال شده است. اگر لفظ امت صبغهای دینی دارد به آن علت است که دین عمیقترین و حقیقیترین و ماندگار ترین امری است که میتواند مردمان را به یک وفاق جمعی درونی برساند و این وفاق جمعی درونی لازمه وفاق اجتماعی بر شاخصههای بیرونی است. این متن، انتخابی بود از کتاب «آغازی بر یک پایان» نوشته شهید آوینی. پایان پیام/