نتایج ضعیف تیم ملی نوجوانان ایران در رقابتهای زیر ۱۷سال آسیا، نگرانیهای زیادی را در خصوص آینده فوتبال ایران حتی در سطح قاره آسیا در مقایسه با سایر رقبای آسیایی ایجاد کرده است.
هر چند که انتقادات زیادی به نحوه انتخاب بازیکن و اردوهای آمادهسازی فدراسیون فوتبال برای تیم ملی زیر
۱۷سال ایران وارد است، اما نتایج ضعیف در مسابقات آسیایی و حذف در دور گروهی این رقابتها این نگرانی را در اذهان عمومی ایجاد کرده که شاید نسلهای آیندهساز فوتبال ایران، در سطح آسیا از کیفیت بالایی برخوردار نیستند و پشتوانهسازی خوبی برای فوتبال در ایران انجام نشده است.
نگرانیای که با وجود تعدد بازیکنان جوان و مستعد در استانهای مختلف کشور منطقی و دلسوزانه به نظر میرسد. در رسانههای متفاوت، بارها از اهمیت کاهش میانگین سنی تیم ملی فوتبال و نسلسازی برای دوران پس از جام جهانی ۲۰۲۶ و جام ملتهای آسیا ۲۰۲۷ صحبت شده است اما آیا واقعاً در طول سالهای اخیر، ساختار فوتبال ایران چند بازیکن جوان باکیفیت تربیت کرده که توان حضور در ترکیب اصلی تیم ملی فوتبال ایران را داشته باشد؟
تیم ملی فوتبال هر کشوری محل دعوت و استفاده از بازیکنان برتر آن کشور است، نه محل کسب تجربه برای بازیکنانی که تجربه بینالمللی بالایی ندارند. زمانی در هر فصل از لیگ برتر ایران، شاهد ظهور بازیکنان جوان و پدیده در ترکیب حداقل نیمی از تیمهای لیگ بودیم اما حالا برای پیدا کردن بازیکنان جوان باکیفیت، باید با ذرهبین مسابقات لیگ برتر فوتبال ایران را زیر نظر داشته باشیم. مسأله اهمیت فوتبال پایه و سرمایهگذاری روی آکادمیها نیز بارها چه توسط رسانهها و چه توسط بدنه فوتبال ایران مطرح شده اما سؤال اینجاست که ما برای عملی شدن این خواهش کلیشهای در آکادمیهای خود چه کردهایم؟
فوتبال پایه در ایران به هیچ عنوان شرایط خوبی را سپری نمیکند و این موضوع را میتوان از ناکامی صعود در ۷تورنمنت معتبر فوتبال پایه از ۸تورنمنت طی ۶سال اخیر برای تیمهای ملی فوتبال پایه ایران استنباط کرد.
روی فعالیت آکادمیها در فوتبال ایران، نظارت چندانی وجود ندارد و اخذ مجوز رسمی از فدراسیون فوتبال، تنها اقدام نظارتی برای زیر نظر گرفتن فعالیت آکادمیهای نوپا محسوب میشود.
آکادمیهایی که در برخی از آنها بهجای فعالیتهای اصولی و مسئولانه در قبال آینده بازیکنانی که با اشتیاق و امید در آنها ثبتنام میکنند، شاهد رخنه کردن انواع مختلف فساد اعم از فساد مالی و اخلاقی هستیم و از این ساختار ویروس گرفته، نتیجه مطلوبی حاصل نخواهد شد.
در این شرایط، فدراسیون فوتبال ایران و باشگاهها میتوانند نقشی مؤثر در رسمیت بخشیدن به فعالیتهای اصولی و مفید در فوتبال پایه کشور داشته باشند. اگر وضعیت کشورهای موفق در فوتبال امروز جهان را بررسی کنیم، متوجه سرمایهگذاری بزرگ آنها روی بازیکنان جوان و فرصت دادن به آنها در میادین بزرگ بینالمللی میشویم. بهطور مثال اسپانیا که در لیگ ملتهای اروپا، یورو و المپیک به قهرمانی رسیده، توانسته با استفاده از محصولات آکادمی باشگاههای مختلف فوتبال اسپانیا، خود را به قدرت اول فوتبال اروپا در عرصه ملی تبدیل کند.
این بازیکنان در فوتبال کشورهای مطرح جهان نه از طریق اردوهای فدراسیون فوتبال و آکادمیهای نوپا و غیراصولی، بلکه از طریق فعالیت ساختارمند باشگاهها در فوتبال پایه به تیم ملی معرفی شده و در مسابقات مختلف تجربه کسب کردهاند. یعنی بهجای اینکه چشم باشگاهها به تیم ملی نوجوانان و جوانان برای جذب بازیکنان جوان باشد، تیمهای ملی از محصولات آکادمی باشگاهها
استفاده میکنند.
مانند آکادمیهای بزرگ فوتبال جهان مثل چلسی، منچسترسیتی، بارسلونا، آژاکس، دیناموزاگرب، اینتر، بایرن مونیخ و اسپورتینگ لیسبون که سالانه بازیکنان زیادی را تحویل تیم ملی کشورهای خود میدهند. شاید کلید حل مشکلات فوتبال پایه در ایران، الزام باشگاهها به تیمداری در تمام ردههای پایه و برگزاری مسابقات سازماندهی شده مناطق مختلف در ردههای سنی نوباوگان باشد.
جایی که مسابقات فوتبال برای بازیکنان جوان نه از رده نونهالان و زیر ۱۴سال، بلکه از سنین زیر ۱۲ و ۱۰سال آغاز میشود و بازیکنان از همان دوران کودکی، در آکادمی باشگاهها عضویت دارند. مشخص شدن ساختار درست و سازمانیافته در آکادمی باشگاهها علاوه بر برگزاری مسابقات ثابت توسط هیأتهای فوتبال در ردههای سنی پایینتر، نهتنها به رشد و پیشرفت بازیکنان از همان سالهای ابتدای بازی کمک میکند، بلکه فضا را برای سوءاستفاده برخی از مراکز نهچندان معتبر نیز تنگتر خواهد کرد.
البته که ورود باشگاههای بزرگ و حرفهای فوتبال کشور به فوتبال پایه در ردههای سنی پایینتر از نونهالان، نیاز به
یک سرمایهگذاری بزرگ و عظیم در نقاط مختلف کشور دارد اما برای نجات فوتبال کشور، چارهای جز این نخواهیم داشت.
