علی امرایی
مدیرعامل شرکت صنایع معدنی فولاد سنگان
در هزاره سوم میلادی، شاهد ظهور تکنولوژیهای جدید و رشد خیره کننده علم و فناوری هستیم. اگرچه بسیاری از فناوریهای نوین، بر پایه مدلها و روشهای قدیمیتر، بازیابی و مدرن شدهاند، اما مهمترین خصیصه دهه حاضر نسبت به اواخر قرن بیستم و حتی اوایل قرن۲۱، اوجگیری و تبلور نبوغ بیش از پیش بشر در ثبت اختراعات بر پایه علوم کامپیوتر و فناوری اطلاعات است. اختراع اینترنت را میتوان سرآغازی برای این رشد دانست. ارتقا روزافزون تکنولوژی ارتباطات اعم از رایانه و اینترنت، تلفن همراه، ماهوارههای ارتباطی پیشرفته در کنار رشد سایر حوزههای مهندسی و فنی، نوید تحولات شگرف در جهان جدید را میدهد.
اگرچه ایده هوش مصنوعی به دههها قبل برمیگردد اما، همزمانی توسعه این فناوری با انقلاب چهارم صنعتی، جهان را به سمت یک جهش علمی- تکنولوژیکی بزرگ در سالهای آتی سوق داده است. تاثیر هوش مصنوعی بر حوزههای مختلف علوم و جامعه بشری چیزی نیست که بتوان آن را نادیده گرفت و امروزه سرنوشت و آینده شهروندان جهان بیش از هر زمان دیگر، به دستاوردهای علمی و تکنولوژیکی گره خورده است. هرچند سالها پیش مک لوهان با اعلام نظریه دهکده جهانی، برساخته شدن جامعهای جدید با ساختار اجتماعی و فرهنگی متفاوت با دورههای مختلف و تسلط ظهور ابزار ارتباطی را پیشبینی نمود، اما هوش مصنوعی بسیار فراتر از آنچه مک لوهان و طرفداران نظریه دهکده جهانی تصور میکردند ساختار جامعه را دگرگون نموده است.
هوش مصنوعی به واسطه مصنوع و مخلوق بودنش توسط انسان، اکنون ماهیتی ابزارگونه دارد که در عرصههای مختلف اقتصادی، صنعتی، هوافضا، نظامی، پزشکی، علوم کامپیوتر و علم داده و حتی علوم انسانی تاثیرگذار است، اما به نظر میرسد باید، فرا رفتن از ابزاربودگی به سمت خودآموزی و ارتقاء ذهنی را، امری قریب به قطعیت بدانیم.
هوش مصنوعی و صنعت فولاد
استقرار این فناوری در حوزه صنایع مختلف و برای نمونه صنعت فولاد، ضمن افزایش بهره وری تولید، صرفهجویی در زمان و افزایش بهرهوری منابع انسانی، کاهش هزینههای مالی، افزایش دقت و کاهش خطاهای محاسباتی و راندمان تولید را افزایش خواهد داد. در زنجیره ابتدایی صنعت فولاد از جمله اکتشاف و استخراج پهنههای معدنی بر اساس استفاده از فناوری هوش مصنوعی، شناسایی محدوده، عمق، کانسارها و لایههای زمینشناسی با دقت بسیار بالا انجام خواهد گرفت. عبور از شیوههای کنونی استخراج انفجاری به سمت روشهای با کمترین هدررفت مواد معدنی و استخراج اصولی بر پایه بیشترین بهرهبرداری از تودههای معدنی و در کنار آن رعایت دقیقتر الگوهای زیستمحیطی در عملیات استخراج، از مزایای استفاده از هوش مصنوعی در صنعت فولاد است.
در فرآیندهای عملیاتی تولید، نیز هوش مصنوعی در افزایش کیفیت محصولات، افزایش بهره وری و مدیریت زمان نیز بسیار موثر خواهد بود. به طور کلی باید اذعان داشت که این فناوری از ابتدای زنجیره تولید تا انتقال، تولید و بازرگانی و حملونقل را متحول خواهد نمود. تحول در زنجیره تامین کالا و خدمات، شیوههای نوین انبارداری، حتی ظهور ماشینآلات صنعتی خودران دیگر دور از تصور نیست.
اقتصاد و سازمانها
هوش مصنوعی در آینده ساختار سازمانها را دچار دگرگونی خواهد نمود. توسعه مدلهای جدید کسبوکار و کاهش نقش منابع انسانی در آن دسته از مشاغل که پتانسیل جایگزینی با فناوریهای نوین را دارند در حال رخ دادن است. کمرنگ شدن نقش عوامل انسانی به واسطه حضور هوش مصنوعی در حوزههای مختلفف فضای کسبوکار در آینده را تغییر خواهد داد. بر اساس برخی پیش بینیها تا سال ۲۰۳۰ بیش از ۷۰ درصد از شرکتهای جهان به سمت استفاده از هوش مصنوعی خواهند رفت. و طبق گزارش مجمع جهانی اقتصاد این فناوری تا آن زمان و حتی زودتر، بیش از ۸۵ میلیون فرصت شغلی را حذف خواهد نمود و ۹۷ میلیون فرصت شغلی جدید ایجاد خواهد کرد. بنابراین سالهای آینده، دوران رشد کارگران فنی و کارشناسانی است که از فناوری هوش مصنوعی و علوم جدید برخوردار هستند. وابستگی صنعت و اقتصاد، و استفاده روزافزون حوزه صنعت از فناوری AI تاثیرات جدی بر حوزه اقتصاد و سودآوری شرکتها و دولتها دارد و رقابت اقتصادی در سالهای آینده به میزان استفاده از هوش مصنوعی و بهرهمندی از مزایای آن بستگی دارد. در حال حاضر شرکتهای بزرگ فناوری مانند اپل، مایکروسافت، گوگل و … سرمایهگذاری هنگفتی در این حوزه انجام داده اند که سهم اپل به تنهایی ۳ تریلیون دلار است. طبق پیش بینی موسسه Pwcتولید ناخالص داخلی چین تا سال ۲۰۳۰ از هوش مصنوعی، به ۲۶% میرسد، در حالی که سهم کشورهای آمریکای شمالی ۱۴٫۵ درصد خواهد بود. این موسسه معتقد است؛ ارزش بازار هوش مصنوعی در خاورمیانه در همان سال، به ۳۰۰ میلیارد دلار خواهد رسید و اثر آن در GDP کشورهای منطقه ۱۹% خواهد بود. به طورکلی بر اساس تحلیل شرایط، نقش هوش مصنوعی در تولید ناخالص جهان در سال ۲۰۳۰ به ۸% درصد خواهد رسید. اما نویسینده این سطور بر این نظر است با توجه به رشد خیره کننده و تغییرات سریع علمی در سالهای آتی، اقتصاد جهان با نوعی عدم قطعیت در پیشبینی رشد شاخصها، مواجه خواهد بود و به احتمال زیاد این رشد از پیش بینی ۸% فراتر خواهد رفت.
بنابر تحلیل مککنزی، هوش مصنوعی تا سال ۲۰۳۰ حدود ۱۵٫۷ تریلیون دلار به ارزش اقتصاد جهان خواهد افزود. اما آیا این جهش بزرگ به معنای سهم بزرگتر از کیک بزرگتر اقتصاد خواهد بود؟
گرچه این رشد بزرگ، فضای اقتصادی جهان را تغییر خواهد داد، اما لزوماً به معنای سهم بزرگتر برای همه مناطق یا کشورهای مختلف جهان نیست. بنابر گزارش اخیر صندوق بینالمللی پول، هوش مصنوعی به طور متوسط ۴۰% مشاغل جهان را تحت تأثیر قرار خواهد داد. این رقم برای کشورهای توسعه یافته ۶۰% و برای مناطق توسعه نیافته ۲۶% ارزیابی شده است. این به آن معناست که با توجه به شکاف معنادار تکنولوژیکی کشورهای پیشرفته و کشورهای توسعه نیافته، شهروندان این کشورها سهم به مراتب بیشتری از درآمد ناشی از اقتصاد دیجیتال و سود ناشی از بکارگیری هوش مصنوعی را کسب خواهند نمود. در حال حاضر رشد فزآینده سرمایهگذاری شرکتهای بزرگ در عرصه فناوری، ضمن ایجاد رقابت میان آنها، سهامداران و مالکان آنها به سمت اتخاذ سیاستهای مشترک در برابر دولتها حرکت خواهند کرد. از این منظر فرآیند ادغام شرکتهای کوچک در کمپانیهای بزرگ به منظور حفظ سود برای آنها و افزایش توان رقابت و گسترش دامنه نفوذ شرکتهای بزرگ بر بازارهای جهانی، یا تشکیل کنسرسیوم از جانب شرکتهای کوچک و متوسط دور از ذهن به نظر نمیرسد. بنابراین جهان بیشتر از قبل به سمت اقتصاد سرمایهداری و بازار آزاد در سالهای آینده حرکت خواهد کرد و نقش دولتها در اقتصاد باز کاهش خواهد یافت. اکنون با پدیده ظهور نسلهای جدید، که زندگی آنها به طرز شگفتآوری با فناوری عجین شده است، موجه هستیم. این نسل در مقایسه با گروههای سنی قبلتر، توانایی کسب درآمد بالاتری دارند و این مسئله به شکاف طبقاتی در درون کشورهای پیشرفته نیز دامن خواهد زد. با توجه به تغییر زیستجهان نسل جدید، به احتمال، آنها به سمت راهاندازی کسبوکارهای خرد و متعلق به خود و گروه دوستان، خواهند رفت. این مسئله شرکتهای بزرگ جهان را به رقابت اقتصادی و فناوری برای ارائه خدمات جذابتر و کاربردیتر به این نسل خواهد کشاند، که خود رشد توسعه علمی، فناوری و اقتصادی را شتاب خواهد داد.
اما با توجه با جایگاه ۷۵ ایران در جهان و ۱۲ در خاورمیانه از نظر شاخصهای آمادگی استفاد از هوش مصنوعی در گزارش دانشگاه آکسفورد و سهم ناچیز هوش مصنوعی در اقتصاد کشور، لزوم اهتمام جدی برای ورود به عصر نوین صنعتی و اقتصادی بیش از هر زمان آشکار است. از آنجا که پذیرفتن این تغییر که مبنای رشد و توسعه صنعتی و اقتصادی است، بر خود فرآیند اجرا و ورود به این عرصه اولویت دارد، نیاز جدی به برنامهریزی، تقویت زیرساخت، سرمایهگذاری و تربیت نیروهای انسانی آشنا به فناوریهای روز دنیا، بیش از هر زمان دیگری احساس میشود. تردیدی نیست اگر ایران به عنوان یک کشور مهم، خواهان ورود به عرصه رقابت اقتصادی و صنعتی با کشورهای همسایه و برقراری توازن اقتصادی است، چاره،ای جز برنامهریزی دقیق و علمی در این حوزه وجود ندارد. چرا که با تغییر پارادایم اقتصادی در سالهای پیشرو، عرصه رقابت اقتصادی به سمت استفاده از فناوری AI و اقتصاد دیجیتال حرکت خواهد کرد و غفلت از این مسئله عقبماندگی تاریخی را برای کشور رقم خواهد زد.
فرصت یا تهدید
هوش مصنوعی آینده را برای آیندگان تغییر داده است و به سمت سلطه بر بازارهای مالی و اقتصادی دنیا حرکت میکند و شاید زمان آن فرا رسیده است تا هژمون این اختراع شگفتانگیز بشر بر زندگی را بپذیریم. اما به نظر نمیرسد در کوتاه مدت، هوش مصنوعی با همه توان و دقت در تجزیه و تحلیل داده و ارائه راهکار بر اساس الگوریتمهای بسیار پیچیده، بتواند انسان را به طور کامل از حوزه تحلیل بازارهای مالی و سازمانها کنار بزند، اما با پیشرفت این فناوری و یادگیری ماشین، شاید باید منتظر آن روز نیز بود. در کنار تمام مزیتهای هوش مصنوعی، امروزه نگرانیهای زیادی در خصوص آینده آن نیز وجود دارد. نقض حریم خصوصی افراد، امنیت سایبری، اخلاق انسانی، معنویت و تغییر فلسفه زندگی بشر از جمله مواردی است که اندیشمندان از آن ابراز نگرانی کردهاند. اما تاریخ گویای این واقعیت است که، سیر انقلابهای علمی در طول تاریخ با مستثنی نمودن چند مورد خاص نظیر بمب اتم، همواره به نفع جامعه انسانی تمام شده است.